کد خبر : 2114336 |
29 اسفند 1403 ساعت 01:23 |
50.3K بازدید |
147
دیدگاه
توهین نمیکردم شوک روحی میدادم؛
سکوت علی پروین بعد از حواشی اخیر فضای مجازی شکسته شد و این پیشکسوت خود را بیتوجه به اتفاقات اخیر نشان داد.

به گزارش “ورزش سه”، علی پروین، پیشکسوت باشگاه پرسپولیس در مدت اخیر درگیر حواشی عجیبی شده بود. یک ویدیوی جنجالی و دست به دست شدن آن در فضای مجازی باعث هتک حرمت این پیشکسوت شد و پس از آن علی پروین ترجیح داد از رسانهها و خبرنگاران ورزشی فاصله بگیرد و سکوت کند.
با این حال پروین که به دلیل توهین اخیر به او در فضای مجازی، به نظر میرسید دلخوری شدیدی دارد سهشنبه آخر سال مهمان برنامه نوروزی نسیم 1۴۰۴ بود و با کامران نجفزاده مصاحبه کرد. او گفت که به جادوگر در فوتبال ایران، ویایآر و درآوردن بازی توسط داوران اعتقادی ندارد. نکته مهم اینکه علی پروین در پاسخ به مهمترین سوال این برنامه راجع به ویدیوی توهینی که در فضای مجازی دست به دست شد گفت که اصلا دنبال نمیکند و یک گوشی ساده و سیصد هزار تومانی دارد. او همچنین خاطراتی که از رختکن او نقل میشود و توهین به بازیکنان را تکذیب کرد.

صحبتهای او را میخوانید:
سلام به همه مردم که این روزها درگیر خرید شب عید هستند و من هم یکی از آنهام که عید نوروز را خیلی دوست دارم. از بچگی هم عاشق ماه رمضان بودم و هم عید نوروز.
*چندتا از این ماه رمضانهایی که با عید همزمان بوده را یادتان هست؟
من اولین بار است که یادم است!
*از این شلوغی عید و بازار خوشتان میآید؟
من بچه که بودم ذوق این را داشتم که برایم کت و شلوار میخرند. آن موقع بابام کله پاچهای داشت وسط چهارسوق بزرگ. وضعمان بد نبود ولی محمود ما، برادر بزرگم میگفت کت و شلوارت باید حتما آستینش بلند باشد که سال دیگر هم بپوشی. این خاطره همیشه در ذهنم است. ما چندین سال است عیدها میرویم شمال، رامسر و اقوام هم آنجا میآیند. ما یک سال میدویم و عیدها ۱۵ روز آنجا استراحت میکنیم.
*عیدی هم میدهید؟
یک ده هزار تومانی با امضا میدهم! برای این امضا باید یک پولی هم بدهند.
*شما القاب زیادی داشتید مثل سلطان و پاطلایی.
من هم یک فوتبالیست کوچک این مملکت هستم. هیچکدام اینها را دوست ندارم و فقط میخواهم به من بگویند علی پروین. من از بچگی دنبال اسم نبودم. فوتبال را شروع کردم و نمیدانستم باشگاه و تیم ملی چی هست و دنبال پست و مقامها نبودم.
*در این لحظه موسیقی پرسپولیس خسته و شعار پروین پاطلایی نواخته شد. آیا این را یادتان میآید؟
بله خاطرات ما زنده شد گاهی خودم در خانه آن را گوش میدهم. یاد دهه شصت میافتیم. آنهایی که یک کم مسن هستند هنوز دهه شصت و قهرمانیهای ما را یادشان است. خاطرات ما در دهه شصت شکل گرفت. بعضی چیزها در ذهن آدم میماند. آقای فرزین خوانده بود و پدر دامادمان است.
*این فوتبالیستهای امروز سوسول شدهاند؟
الان این را بگویم باز سر و صدا میشود. یک کم پول آمده و دارد فوتبال را از بین میبرد. کسی به خاطر فوتبال، فوتبال بازی نمیکند بلکه به خاطر پول است. ما آن زمان پول نداشتیم. ما میگفتیم یک چیزی هم باید بدهید بیایید پرسپولیس. من ۴۰ سال با پرسپولیس یک قرارداد ندارم. پنج سال مربی تیم ملی بودم و یک حقوق نگرفتم.
*ولی منافع اقتصادی برایتان داشت.
من خودم کار میکردم. جواهرسازی کار کردم.
*یعنی از پرسپولیس و تیم ملی چیزی عایدتان نشد؟!
هیچی! اصلا پول نبود. از کی باید پول بگیریم. ما یک کار آزاد داشتیم. پرسپولیس با ۲۰۰ هزار تومان قهرمان میشد.
*نمایشگاه ماشین شما قلب تپنده فوتبال بود و همه تصمیمات آنجا گرفته میشد.
بله آنجا هم خاطرات خوبی داریم. باشگاه پرسپولیس اول صندوق عقب من بود و بعد رفت طبقه بالای نمایشگاه سورتمه. جا نداشتیم که رختکن داشته باشیم. ولی عشق میکردیم. مثل برادر بودیم و مثل بزرگتر بالاسرشان بودیم.

*در رختکن شما چه میگذشت؟
حرفهایی که اینها درآوردهاند اینجوری نیست! به محمد مایلی کهن و محمد دادکان مگر میشود دری وری بگویی؟ من خودم هم بازی میوروم و میگفتم خاک بر سر ما که مردم از ده صبح نشستند و ما صفر صفر بیرون برویم. نیمه دوم میرفتیم دو سه تا میزدیم. من یه کسی توهین نمیکردم به آنها شوک روحی میدادم. هر وزارتخانهای میروم میگویند یک خرده از رختکن برای ما بگو (باخنده).
*ویدیوهایی که از شما در فضای مجازی دست به دست میچرخد را دیدید؟
من ندارم اصلا. گوشی من از این سیصد تومانیهاست و الان هم در ماشین است. هشت شب هم خاموش میکنم تا فردا یازده صبح و کاری با هیچی ندارم. با دوستان دور هم جمع میشویم. کاسبی هم یک خرده خراب است و نشستیم ببینیم چه میشود.
*علی پروین را چه چیزی علی پروین کرد؟
من زمینهای خاکی دولاب بازی میکردم. یک شلوار گرمکن و یک کتونی سفید داشتم. همه میگفتند علی زاغی دارد میآید. پیرمردها دور زمین آجر میگذاشتند تا بیایند.
*دوست داشتید دوباره سرمربی پرسپولیس شوید؟
در این شرایط نه، سخت است. من هیچوقت مدرک مربیگری نگرفتم و بازیکنهای تیم ملی خود به خود میگرفتند. من فقط یک بازی که ۹ نفره شدیم مقابل استقلال رفتم لب خط و گفتم افشین زیاد نیا جلو. همه مربیهای ما خوبند ولی من میگویم باید اول نقطه ضعف تیمها را بگوییم. من دیدم یک روز دفاع راست شاهین خیلی ضعیف است. من به ناصر محمدخانی گفتم امروز برو روی این بازیکن و از آنجا سه گل زدیم. دقیقه ۷۰ در آن جو من بروم لب خط میفهمند؟ اگر توانستی وسط نیمه باید بگویی ایراد چی هست. اگر بازی کرده باشی میدانی کسی که دقیقه ۷۰ دستش را اینور آنور میکند کسی گوش نمیدهد. فیروز کریمی میگفت مربی خارجی ها اینکار را میکنند در فوتبال من هم میکنم.
*جادوگر هم در فوتبال دیدید؟
جادوگر؟ من؟ این نمیشود مگر میشود؟ اینکه میگویند در شیشه فلان کار را میکردند و میریختند پشت دروازه. مگر میشود چنین چیزی؟ کسی سراغ من نیامد و من گوش نمیدادم. تیم ایران برود جلوی برزیل بازی کند، آب بریزیم پشت دروازه خودمان که کمتر گل بخوریم؟ من مخاف این حرفم.
*یک بار مجتبی محرمی را دروازه گذاشتی!
مجتبی را من همه جا گذاشتند. اگر بگویم مثل او نمیآید ناراحت میشوند. حضرت عباسی ناصر محمدخانی… ولش کن یک چیزی میخواستم بگویم نمیشود. من به فرشاد پیوس میگفتم از هجده قدم بیرون نیا و هر بازی یکی میزد. الان پرسپولیس بازی میکند بدنم میلرزد و یاد آن موقع میافتد.

*ویایآر را چطور میبینید؟
مخالفش هستم. شما عرق کردی گرم هستی و پنج دقیقه بازی را میخوابانند. بالاخره داور است و تشخیصش آن بوده. من این را اعتقاد نداشتم که داور آن زمان ما بازی در میآورد. شما گل بزنی داور چه کار میخواهد بکند. من اعتقاد ندارم. نکردم و در این ۶۰ سال همچین اتفاقی نیفتاده است. من از ۴۸ از جام تخت جمشید گرفتیم و ۲۰ تا شد. جامهای آن موقع که میگویند دست من است آن موقع از امیریه میخریدند ۱۵۰ هزار تومان. چهار، پنج تا خانه ماست و بقیهلش نمیدانم کجاست. همایون بهزادی اینها از من بزرگتر هستند و میبردند. پنج، شش تا خانه ماست. من به آقای درویش گفتم بروم از روی اینها بسازم و بدهم به شما که انقدر نگویند جامها دست شماست. همه میگویند جامها را بیاور.
*محمد پروین چه میکند؟
او در کار آزاد است و بابت چندتا مربی که بالا سرش آمدند اذیت شد و گفت دیگر فوتبال بازی نمیکنم. لادن هم عاشق فیلم و سینماست و من یک خرده مخالفم و چندتا فیلم بازی کرد.
*شده یک شبی را تا صبح نخوابی و سخت ترین شب زندگیات باشد؟
بازی با قطر با یک امیدی رفتیم که بالا میرویم. اما به نظرم تیم آماده نبود. سال ۷۲ بود. غلامپور دروازه بود و من او را مقصر نمیدانم بلکه تیم آماده نبود. دو سه تا بازی مفت باختیم. کریم باقری را اینجا دفاع چپ گذاشتم خیلی خوب بازی کرد اما آنجا دو سه تا گل از کرنر خوردیم. یک ربع اول منافی را بلند کردیم از دقیقه ۱۵ که گرم کند و هیچکدام حواسمان نبود. او ۹۰ دقیقه گرم کرد و سه هیچ باختیم.
*تاحالا در صف ایستادید؟
نه بروم پنجاه تا عکس میگیرند.
*آدمها از چه سنی احساس پیری میکنند؟
ما جوان بودیم با بالانس بلند میشدیم اما الان انگار یک تریلی از رویم رد شده. من ۷۸ سالم است و سختم است. حس میکنم یواش یواش باید غزل را بخوانم. از ۶۰ ۷۰ به بعد فکر میکنی پیر هستی.
*راز پشت پرده داری؟
رازم همان پنج سالی است که نبودم و نمیخواهم حرف بزنم. خیلی حرفها دارم.
*تیم رویاییات کدام است؟
همایون بهزادی را خیلی قبول داشتم. اول حجازی بعد عابدزاده. دفاع پنجعلی و محرمی. هافبکها محمد مایلی کهن. حسنزاده، جواد زرینجه، مجید نامجو مطلق و شاهرخ بیانی.
*جریان تاکتیک علی اصغری که میگویند زیر توپ میزنند چیست؟
الان که همانجوری دارند بازی میکنند. ما علیزاده را به عنوان اوت انداز آوردیم همهش ما را مسخره کردند اما در اروپا هم الان اوت میاندازند. ذوب آهن که دو تا بازیکن دارد که از وسط زمین توپ را به شش قدم میاندارند. الانم که علی اصغری است!
source