Wp Header Logo 1156.png
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب «من اطلاعاتی بودم» در دو جلد توسط رضا اکبری آهنگر و راضیه ولدبیگی توسط نشر شهید کاظمی منتشر شده است. این کتاب شرح خاطرات علی مهدوی، کارمند بازنشسته وزارت اطلاعات از سال‌های اول انقلاب و پرونده انجمن حجتیه است. نشر شهید کاظمی به آدرس قم – خیابان معلم – مجتمع ناشران – طبقه اول واحد ۱۳۱ و به شماره تلفن ۶ الی ۰۲۵۳۷۸۴۰۸۴۴ ناشر این کتاب می‌باشد.

 

بیمارستان حجتیه‌ای‌ها در قم بود و خانم لباف آنجا زندگی می‌کرد؛ ولی آقای مادرشاهی در تهران بود، هر روز راننده‌اش او را به قم می‌آورد صبح فردایش برمیگشت تهران او مشاور بود و نیاز نبود سر ساعت در دفترش باشد. یک مقدار آزادی عمل داشت ولی هر روز می‌رفت و بر می‌گشت یک ساعت و نیم تا دو ساعت راه بود. یک روز آقای مادرشاهی به من گفت من دنبال یک پروژه‌ای هستم که بتوانم فاصله تهران – قم را با قطاری با سرعت پانصد کیلومتر در ساعت طی کنم که ظرف ده دقیقه – یک ربع ما قم باشیم و قمی‌ها بیایند تهران من خندیدم و گفتم: آقای مادرشاهی من هم اگر همسرم آنجا بود خودم اینجا و لازم بود هر روز بروم و بیایم پانصد تا که، هیچی قطاری می‌گذاشتم که هزار کیلومتر در ساعت باشد که یک دقیقه‌ای آنجا باشم گفت نه آقا مسأله فقط این نیست اینطوری می‌توانیم جو معنویت در قم را پمپاژ کنیم به تهران؛

از توجیهش خنده‌ام گرفت مگر مردم قم بیکار هستند که هر روز بیایند تهران و بروند؟ و تازه جو معنوی را پمپاژ کنند و بروند؟ مگر معنویت را می‌شود پمپاژ کرد؟ و بعد مثلاً چه تأثیر فرهنگی به زعم ایشان داشت؟ خواسته‌اش فردی بود می‌خواست پوشش معنوی به آن بدهد خوب اخر این چه کاریست؟ اگر من بودم روی ساخت فرودگاه قم سرمایه‌گذاری می‌کردم، می‌رفتم طرح میریختم که پرواز از جا‌های مختلف به قم باشد. به قول ایشان پمپاژ! همه جانبه داشته باشد نگاه بدبینانه اش این است که فکر کنی حاضر است برای مطامع شخصی خودش هزینه‌های گزاف بدهد نه برای منفعت عامه مردم. .

گاهی پروژه‌هایی در کشور مطرح می‌شد که به واسطه آن یکی دوبار با آقای مادرشاهی تماس داشتم. البته همدیگر را می‌شناسیم، مثلاً یک بار در نماز جمعه همدیگر را دیدیم چاق سلامتی کردیم یک بار دیگر هم در یکی از راهپیمایی‌ها همدیگر را دیدیم حضور اینگونه افراد در این برنامه‌ها منافاتی با ارتباطشان با انجمن ندارد. حتی عناصری از انجمن بودند که به واسطه حضورشان در مناصب دولتی، از باب به قول خودشان تقیه و پوشش بعضاً در نماز جمعه یا راهپیمایی‌ها شرکت می‌کردند. اما باز هم یکی دو بار راجع به مسائل انجمن حرفش پیش آمد که آقا بیایید بنشینیم صحبت کنیم بیایید برنامه‌ریزی کنیم، ولی هیچگاه عملیاتی نشد

متأسفانه انجمن هیچگاه با انقلاب برادری و دوستی نداشت و انقلابیون هم هیچگاه با انجمن دوستی نداشتند اما ما در ذهنمان طرح نویی داشتیم که J. بیاییم از افرادی که مستعد هستند افرادی که فضای بسته انجمن را به نوعی شکسته‌اند و یک مقدار فکرشان بازتر است و گرفتار جمود انجمن نیستند، استفاده کنیم. تیمی تشکیل بدهیم و نظر و خواسته‌های نظام را برایشان شرح دهیم. اگر قبول کردند در این حیطه قرار بگیرند آن موقع با هم می‌نشینیم کار می‌کنیم و طرح‌های عملیاتی می‌چینیم به فرض، به فرض که ما در بررسی بهائیت مستاصل شدیم که هیچگاه نشدیم آن وقت می‌گوییم حالا آقاجان شما بروید با این جماعت یک مروری داشته باشید یک پروتکل با آن‌ها امضا می‌کردیم که برخوردشان تندروی نشود، کندروی هم نشود.

به سادگی بهائیان را هدایت می‌کردیم، چون دست ما بازتر از انجمنی‌ها بود. چون ما همیشه داریم همه چیز را کنترل می‌کنیم یا به فرض در مسأله وهابیت هم همینطور یک جریان موازی راه می‌انداختیم و می‌گفتیم آقا هل من مبارز بطلبید. آقا بیایید سران وهابیت را به بحث بخوانید، امکان بگذارید و در افکار عمومی آن‌ها را گوشه رینگ قرار بدهید، یا می‌آیند بحث می‌کنند یا نمی‌آیند دیگر اگر نیایند گوشه رینگ هستند، اگر هم بیایند با توانایی که ما در سیستم به وجود آوردیم مثل بررسی‌هایی که کردیم و اطلاعاتی که داشتیم یکدفعه آن‌ها را گوشه رینگ قرار می‌دهیم می‌توانیم راحت آپرگات هم بهشان بزنیم بیهوششان کنیم که نقش زمین شوند.

می‌توانستیم چنین فضایی را طراحی کنیم ولی قبلش باید آن پوسته تحجر فکری انجمن شکسته بشود تا زمانی که امثال آقایان سجادی و افتخارزاده و حسینی هستند این پوسته پوسته سالمی نیست و ایجاد فساد می‌کند. با آقای مادرشاهی موافق بودیم جلو برویم ولی لازم بود به طرف مقابلمان اعتماد داشته باشیم که بتوانیم بحث‌مان را پیش ببریم چون می‌خواستیم اول به یک تفاهم برسیم که این خواسته خواسته نظام است او هم صددرصد بپذیرد چون اگر کسی بخواهد برای نظام کار کند آن موقع باید از خیلی چیز‌هایش بگذرد. البته ما ندیدیم آقای مادرشاهی از انجمن اعلام برائت کرده باشد.

source

sar-khat.ir

توسط sar-khat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *