به گزارش صفحه «هنر روز» روزپلاس، صداوسیما این روزها به جای آنکه بهدنبال خلق برندهای تازه و جذب مخاطب از مسیر نوآوری و ارتقای کیفیت باشد، به برندی پناه برده که سالها پیش توسط گروهی از هنرمندان خوشفکر ساخته شده بود و در مقاطع مختلف توانسته بود نبض مخاطب را در دست بگیرد؛ اما امروز، نهتنها دیگر آن برند مانند قبل جذابیت ندارد، بلکه ادامهاش به تضعیف همان اعتبار گذشته انجامیده است.
پخش قسمت پایانی سریال «پایتخت ۷» در برج میلاد، بادعوت رایگان مردم به تماشای فیلم در سالن سینما و پخش همزمان تصاویر آن در چند شبکه و رسانه همسو، بیش از آنکه نمادی از موفقیت و اعتماد بهنفس باشد، شبیه به تلاشی برای زندهنگهداشتن یک محبوبیت درحال از دست رفتن است. انگار مدیران رسانه ملی به جای اینکه در میدان خلق برندهای تازه رقابت کنند، دور افتخار را با پرچم قسمت هفتم پایتخت برگزار کردند.
«پایتخت» روزگاری پدیدهای بود در تلویزیون ایران. اما آنچه این روزها از آن باقی مانده، نهداستان اصلی جذابی دارد و نه حتی داستان فرعی که مخاطب را سرگرم کند. فیلمنامه این فصل بهشدت لاغر و یکخطی بود، و ضعف آشکار نویسنده در طراحی روایت، بارها در سکانسهای کشدار و فاقد هدف خودش را نشان میداد.
شاید رسانه ملی صرفاً بهدنبال پر کردن آنتن با یک محصول باسابقه بوده است، نه ارتقای آن. دست رسانه ملی در جذب عمومی مخاطب خالی است. و حالا، برای جبران این خلأ، از برند پایتخت هزینه میشود؛ برندی که نهتنها دیگر آن جذابیت سابق را ندارد، بلکه ادامه بیکیفیت آن میتواند حتی خاطره موفقیتهای گذشتهاش را هم مخدوش کند.
اینکه رسانه ملی چنین نمایشی را به راه بیندازد، خود نشانهای است از عمق بحران. وقتی به جای تلاش برای خلق «پایتختهای تازه»، از باقیماندههای سری قبلی بهعنوان ابزار تبلیغاتی استفاده میشود، باید پرسید: صداوسیما به چه مینازد؟
source