حسن بهشتیپور: تاکید احتمالی امریکا بر غنیسازی صفر درصدی نشان میدهد واشنگتن به دنبال توافق با تهران نیست
درحالی که مذاکرات غیرمستقیم میان تهران و واشنگتن در ایستگاه چهارم متوقف شده و چشمانداز دور پنجم همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد، روایتهای متضاد دو طرف از روند گفتوگوها بهویژه درباره ادعای ارسال یک پیشنهاد مکتوب از سوی امریکا سایهای سنگین بر فضای دیپلماتیک حاکم افکنده است. مقامات ایرانی بارها هرگونه دریافت متن ازسوی امریکاییها را رد کردهاند، درحالی که استیو ویتکاف، رییس هیات مذاکرهکننده امریکایی مدعی است که متنی مکتوب در این باره دراختیار طرف ایرانی قرار داده است؛ متنی که به ادعای ناظران در آن به غنیسازی صفر درصدی توسط ایران اشاره شده است. فرستاده ویژه کاخ سفید در این باره ضمن تکرار ادعاهای پیشین خود مدعی شد: «ما خط قرمز واضحی داریم و آن غنیسازی است. حتی اجازه یک درصد ظرفیت غنیسازی را هم نمیدهیم.» این درحالی است که تهران بارها غنیسازی را جزو خطوط قرمز خود اعلام کرده و آن را غیرقابل مذاکره دانسته است، از همین رو بلافاصله بعد از رسانهای شدن چنین ادعایی، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، در واکنش به ادعاهای اخیر ویتکاف مبنی بر انجام غنیسازی یک درصدی گفت: «فکر میکنم ایشان از واقعیتهای مذاکراتی کاملا به دور است. غنیسازی در ایران ادامه پیدا میکند. اگر علاقهمند هستند که اطمینان حاصل شود سلاح هستهای توسط ایران تولید نمیشود، ما کاملا آمادگی داریم؛ اما اگر درخواستهای غیرواقعی داشته باشند، طبیعی است که به هیچ نتیجهای نمیرسند.» در این میان گمانهزنیهای متعددی در باب جدال لفظی میان تهران و واشنگتن و نیز چشمانداز ادوار بعدی رایزنیها مطرح شده است، به گونهای که گروهی از تحلیلگران بر این باورند رویارویی مواضع دو بازیگر بالاخص باتوجه به ادعاهای ضد و نقیض مقامهای امریکایی (گزارهای که در ادوار پیشین و در طول رایزنیها نیز تکرار شده)، میتواند دور بعدی گفتوگوها را، در صورت تعیین تاریخی برای ازسرگیری آن، با دشواری و پیچیدگیهای عدیدهای مواجه سازد؛ پیچیدگیهایی که ممکن است احتمال ورود دو طرف به بنبست کامل یا توافقی سخت و شکننده را افزایش خواهد داد. همزمان، اما گروهی دیگر همچنان بر این باورند که اینگونه اظهارات متناقض ازسوی طرف امریکایی در واقع تاکتیکی رسانهای است که از طریق آن تلاش میشود امتیازات بیشتری از ایران در پای میز مذاکره اخذ شود. در این فرضیه ادعایی سومی نیز مطرح است، فرضیهای که توسط گروهی ارایه میشود که میان سفر اخیر دونالد ترامپ به منطقه و سیگنالهای متناقض تیم امریکایی، ارتباط معناداری قائلند. به گفته این گروه از تحلیلگران اگرچه پادشاهیهای خلیجفارس تمام تلاش خود را برای جلوگیری از هرگونه رویارویی ادعایی نظامی به کار خواهند بست، اما درنهایت آنان نیز تمایل دارند تاسیسات هستهای ایران به صورت کامل و مطابق خواست واشنگتن و تلآویو برچیده شود. به این بهانه روزنامه اعتماد با هدف ارزیابی و تحلیل و بررسی سه فرضیه فوق و همچنین ماحصل جدال لفظی مقامهای ایرانی و امریکایی که نتیجه موضعگیری ضد و نقیض واشنگتن است، با عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک و حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل بینالملل گفتوگو کرده است. فرجیراد ضمن اشاره به احتمال تاثیر سفر اخیر دونالد ترامپ به خاورمیانه بر موضعگیری اخیر نمایندهاش، بر این باور است که آنچه اخیرا ویتکاف مدعی شده، نوعی تاکتیک رسانهای پیش از آغاز دور جدید مذاکرات است، تاکتیکی که واشنگتن در ادوار پیشین رایزنیها نیز بدان متوسل شده بود. بهشتیپور، اما ضمن تاکید بر اینکه واشنگتن با هدف اعمال بر فشار تهران برای اخذ امتیازات بیشتر از ایران پشت میز مذاکره این قبیل ادعاهای متناقض درباره برنامه هستهای ایران را مطرح میکند به «اعتماد» گفت: به باور من هیچ ارتباط معناداری میان تور اخیر خاورمیانهای ترامپ با مواضع اخیر واشنگتن درباره برنامه هستهای ایران وجود ندارد.
عبدالرضا فرجیراد:
امریکا و اروپا با تکیه بر ماشه به دنبال فرصتسازی برای دریافت امتیاز حداکثری از ایران هستند
عبدالرضا فرجیراد، استاد ژئوپلیتیک، در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره چرایی تشدید مواضع متناقض واشنگتن در قبال ایران، با وجود تاکید تهران بر خطوط قرمز خود گفت: مواضع ایران هیچ تغییری نکرده و تهران همچنان بر همان سطح حداقلی غنیسازی که از ابتدا بر آن تاکید داشته، پایبند است. به باور فرجی راد در جریان دور چهارم مذاکرات که ویتکاف به مسقط آمد، دوطرف به جمعبندی رسیدند که در دور پنجم، به صورت مشخص و جدی حول محور عناصر فنی و تکنیکی مذاکرات را ادامه دهند. از همین رو میتوان گفت اشاره به بحث درباره عناصر فنی بدان معناست که طرفین درباره اصول کلی و حداقلی توافق کردهاند، اما متاسفانه امریکا مجددا همان رویکردی که پیش از دور چهارم اتخاذ کرده بود را در پیش گرفته است. فرجیراد در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» درباره تاثیربخشی سفر ترامپ به کشورهای حوزه خلیجفارس بر تشدید مواضع امریکا گفت: یکی از محورهای اصلی این سفر برنامه هستهای ایران بود. از طرفی کشورهای عربستان، قطر و امارات به هیچوجه خواهان درگیری نظامی یا جنگ با ایران نیستند و این نکته را هم به ترامپ منتقل کردهاند، چرا که چنین تنشی نه به نفع منطقه است و نه به سود امریکا. با این حال، این کشورها ضمن مخالفت با جنگ، بر توقف ادامه برنامه غنیسازی ایران تاکید کردهاند. این استاد ژئوپلیتیک در ادامه و در گفتوگو با «اعتماد» خاطرنشان کرد: بعد از بازگشت ترامپ به امریکا و ارایه گزارش سفرش به کابینه و مشاورانش، ظاهرا در واشنگتن این جمعبندی شکل گرفته که به دلیل مخالفت شدید اسراییل و کشورهای عربی، به ویژه امارات، با ادامه غنیسازی ایران، باید مواضع سختگیرانهتری در این زمینه اتخاذ شود. به گفته فرجیراد در نتیجه امریکا خواهان غنیسازی صفر درصدی شده، یعنی آنگونه که مدعی است حتی با غنیسازی یک درصد هم راضی نخواهد شد؛ موضوعی که خود ویتکاف نیز قبلا به آن اشاره کرده است. به باور فرجیراد، این موضع سختگیرانه بیشک در دور پنجم مذاکرات به یک گره و معضل جدی تبدیل خواهد شد. این استاد ژئوپلیتیک درباره رسانهای شدن ادعای ارسال پیام مکتوب از سوی امریکا به ایران خاطرنشان کرد: ویتکاف چند بار به این موضوع اشاره کرده و به نظر میرسد که وزیر خارجه عمان همزمان با برگزاری مجمع ملل در تهران، این پیام را منتقل کرده است. به باور من هدف اصلی سفر وزیر خارجه عمان انتقال همین پیام بوده است. فارغ از اینکه پیام مکتوب باشد یا شفاهی، امریکا احتمالا در انتظار پاسخ مشخصی از تهران است، اما ایران همچنان بر حق غنیسازی خود اصرار خواهد کرد و این مساله میتواند باعث تاخیر در آغاز دور پنجم مذاکرات شود. به این ترتیب، به اعتقاد این استاد ژئوپلیتیک شرایط فعلی پیچیدهتر شده و امیدهایی که پس از دور چهارم مذاکرات به وجود آمده بود، کمرنگ شده است. با این همه باید دید در هفته پیش رو و در دور پنجم، فضای مذاکرات چگونه پیش خواهد رفت. فرجیراد در پاسخ به دیگر سوال «اعتماد» درباره دیگر خواستههای ادعایی احتمالی امریکا که ممکن است در بطن پیام انتقالی وجود داشته باشد، تاکید کرد: این خواستهها ممکن است به شکل امتیازاتی باشد که امریکا در ازای توقف غنیسازی به ایران پیشنهاد کرده باشد. به این معنی که به جای خواسته صرف توقف غنیسازی، به ایران امتیازاتی داده شود. به باور فرجیراد این تحلیل واقعبینانهتر به نظر میرسد تا اینکه امریکا بخواهد هم ایران را مجبور به توقف غنیسازی کند و هم از ایران بخواهد اورانیوم غنیشدهاش را تحویل دهد یا درباره برنامه موشکی وارد مذاکره شود. با این حال، فرجیراد تاکید میکند که حتی در صورت ارایه چنین امتیازاتی هم، ایران به احتمال زیاد برنامه غنیسازی خود را متوقف نخواهد کرد و همین موضوع میتواند یکی از بزرگترین گرههای دور پنجم مذاکرات باشد. این استاد ژئوپلیتیک در پاسخ به سوالی درباره تاثیر احتمالی رویکردهای سخت امریکا بر روند دور پنجم مذاکرات خاطرنشان کرد: در حال حاضر تنها امیدی که وجود دارد، این است که میان مواضع رسانهای امریکا و آنچه در مذاکرات واقعی مطرح میشود، تفاوتهایی جدی وجود داشته باشد. چنانکه تجربه دور چهارم مذاکرات نشان داد که در ظاهر و در عرصه رسانهها، مواضع امریکا بسیار تند و بیسابقه بود، اما وقتی هیات امریکایی پای میز مذاکره در مسقط نشست، فضا آرامتر و مسائل به شکل منطقیتری دنبال شد، به گونهای که مذاکرات با رضایت دو طرف به پایان رسید. بنابراین هنوز امید است که در دور پنجم نیز فضای گفتوگو با هیاهوی رسانهای متفاوت باشد. با این حال، فرجیراد هشدار داد که تکرار این تناقض در مواضع واشنگتن، به جای اعتمادسازی، موجب افزایش بیاعتمادی خواهد شد. این استاد ژئوپلیتیک در این باره خاطرنشان کرد: زمانی که مقامات امریکایی در مقطعی در مسقط مواضع معقولی اتخاذ کردند و در مقاطعی دیگر یعنی در آستانه دور جدید رایزنیها اظهارات متناقض و گاه تند مطرح میکنند، ایران چگونه میتواند به حسن نیت آنها اعتماد کند؟ حتی اگر فرضا ایران تصمیم به توقف غنیسازی بگیرد، این نگرانی همچنان وجود دارد که این پایانی بر خواستههای امریکا نباشد و بعد از آن مطالبات بیشتری مطرح شود. این بیاعتمادی انباشته شده فضای گفتوگو را پیچیدهتر میکند. فرجیراد در ادامه گفتوگویش با «اعتماد» خاطرنشان کرد: التبه میتوان این وضعیت را بخشی از یک بازی تاکتیکی امریکا برای گیج کردن ایران دانست، از طرفی اروپاییها نیز در هماهنگی کامل با واشنگتن عمل میکنند و ممکن است این هماهنگی افزایش یابد. چنانکه در جریان نشست اخیر ایران و اروپا در استانبول به نظر طرفین دستاورد خاصی به دست نیاوردهاند، بنابراین امریکا و اروپا در حال بهرهبرداری از فرصت زمانی باقیمانده تا مهلت فعالسازی مکانیسم ماشه هستند. به گفته فرجیراد، احتمالا هدف اصلی طولانی کردن مذاکرات و افزایش فشار بر ایران است تا در آستانه مکانیسم ماشه، تهران را وادار به پذیرش توافقی کنند که با منافعش سازگار نباشد. اگر چنین نشود، مکانیسم ماشه فعال خواهد شد و تحریمها بازخواهد گشت. این استاد ژئوپلیتیک در پایان، اما تاکید کرد که ایران برای این سناریو آمادگی دارد و ممکن است در مقابل ابزارهای فشار، ابتکار عملهای جدیدی نشان دهد.
حسن بهشتیپور:
مواضع متناقض واشنگتن نوعی تاکتیک رسانهای و بخشی از استراتژی دیپلماتیک امریکاست
حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل بینالملل، درباره نامه ادعایی امریکا به ایران و محتوای احتمالی و ادعایی آن به روزنامه اعتماد گفت که این پیام ابتدا به عمان تحویل داده شده و سپس وزیر خارجه عمان آن را به ایران منتقل کرده است. از طرفی این احتمال میرود این پیام شامل مواضعی باشد که امریکا پیشتر در رسانهها اعلام کرده؛ از جمله مخالفت کامل با حتی یک درصد غنیسازی اورانیوم توسط ایران. به باور این کارشناس مسائل بینالملل غنیسازی یک درصدی یعنی همان ادعای آقای ویتکاف اساسا کاربردی ندارد، نه در ایران و نه در هیچ نقطهای از جهان و نشان از آن دارد که نماینده آقای ترامپ اساسا بر چنین مباحثی اشراف ندارد. بهشتیپور در ادامه خاطرنشان کرد: ایران بارها بر ادامه غنیسازی تحت نظارت نهادهای بینالمللی تاکید کرده و بعید است پیشنهاد ادعایی امریکا را بپذیرد. با این همه این قبیل ادعاها مجددا پیش از آغاز دور پنجم مذاکرات مطرح شده است. براساس گفتههای ویتکاف، مذاکرات از هفته آینده آغاز خواهد شد، اما هنوز مشخص نیست ایران با چه دیدگاهی پشت میز مذاکره مینشیند؛ از همین رو سوال فعلا این است، آیا این پیامها تداوم سیاست دوگانه امریکا در رسانهها و مذاکرات است یا خیر. این پژوهشگر مسائل بینالملل در ادامه در باب ادعاهایی درباره درخواستهای احتمالی امریکا در این پیام ادعایی که دراختیار ایران قرار داده، اشاره کرد که همچنان هیچ اطلاعات دقیقی در این باره وجود ندارد، اما مهمتر از متن، اهداف و اولویتهای طرفین است. ایران در مذاکرات به دنبال دو هدف کلیدی است: پایان کامل تحریمها و تضمین عدم بازگشت آنها و حفظ حق غنیسازی اورانیوم به رسمیت شناخته شده در سطح بینالمللی. این دو محور از جمله موضوعاتی است که ایران حاضر نیست درباره آنها رایزنی داشته باشد.
از همین رو به باور بهشتیپور باید دید امریکا در ازای پذیرش این دو خواسته چه تضمینها و انتظاراتی خواهد داشت.
به باور این کارشناس مسائل بینالملل برخی تحلیلها حاکی از آن است که امریکا ممکن است خواستار افزایش نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی بر برنامه هستهای ایران شده و حتی پیشنهاد دهد در برخی پروژههای انرژی هستهای ایران مشارکت کند تا نظارت مستقیم داشته باشد. در هر حال تمامی این گزارهها در حد گمانهزنی و اخبار رسانهای است و همچنین سرنوشت مذاکرات بستگی به محتوای دقیق نامه دارد و اینکه آیا ایران آن را رسما تایید میکند یا خیر. بهشتیپور درباره نتایج احتمالی مذاکرات در صورت ادامه تقابل تهران و واشنگتن گفت که رفتار رسانهای امریکا بخشی از تاکتیک مذاکراتی این بازیگر است و نباید سریعا درباره شکست یا توقف مذاکرات نتیجهگیری کرد، چراکه واشنگتن پیش از هر دور رایزنیها تلاش میکند با اظهارات تند فضای رسانهای را به نفع خود بازتعریف کند، اما طرف ایرانی این تاکتیکها را میشناسد و معنای آنها را میداند. با این همه به باور این پژوهشگر روابط بینالملل اگر محتوای پیام ادعایی همان باشد که ویتکاف گفته، یعنی مخالفت کامل با هرگونه غنیسازی حتی یک درصد، این گزاره نشان میدهد که امریکا عملا قصد ندارد مذاکراتش با ایران را به نتیجه برساند. این ادعاها پیشتر نیز تکرار شده و اگر ایران قصد داشت با توقف غنیسازی به طرف امریکایی امتیاز دهد، قبلا در دوران دولت بوش پسر از چنین رویکردی پیروی میکرد. بنابراین تکرار این مطالب نشاندهنده نبود اراده جدی برای توافق است یا کارزاری رسانهای برای فشار بر ایران. بهشتیپور در پاسخ به سوال «اعتماد» درباره ارتباط احتمالی سفر خاورمیانهای ترامپ با اظهارات اخیر دولت امریکا گفت: برخی ادعا میکنند کشورهای منطقه مانند قطر، عربستان، امارات و کویت با توافق ایران و امریکا مخالفت دارند که این بیشتر فضاسازی رسانهای و سیاسی است. به رغم اختلافات پیشین، روابط ایران با این کشورها پس از توافقهای اخیر بهبود یافته و آنها میدانند هر تنشی بین ایران و امریکا دامنگیر آنها نیز خواهد شد؛ لذا این قبیل اظهارات بخشی از استراتژی کلی امریکا برای فشار بیشتر بر ایران است. در مقابل، ایران نیز باید مواضع خود را جدی و شفاف اعلام کرده و بر ادامه غنیسازی و پایان تحریمها به عنوان خطوط قرمز غیرقابل مذاکره تاکید کند.
source