علی ماجدی، سفیر سابق ایران در آلمان، به بررسی دستور مذاکرات روز سه شنبه و آینده عملی این مکانیسم پرداخته است.
*** به نظر شما دستور کار مذاکرات روز سهشنبه بین ایران و تروئیکای اروپایی چه خواهد بود؟
به گزارش روز نو من اطلاعات دقیقی در این باره ندارم، اما آنچه به طور جانبی از برخی دیپلماتها شنیدهام، موضوع به قطعنامه ۲۲۳۱ و مفاد مربوط به برجام برمیگردد. به نظر میرسد در آنجا مقرراتی وجود دارد که باید دقیقاً بررسی شود. مثلاً آقای عراقچی اشاره کردهاند که، چون طرفهای مقابل به تعهدات خود عمل نکردهاند و حتی در حملات آمریکا و اسرائیل علیه ایران عملاً جانب آنها را گرفتهاند، مشروعیتی برای فعالسازی «مکانیزم ماشه» یا همان «اسنپبک» ندارند. آمریکا هم چنین حقی ندارد و چین و روسیه نیز اساساً دنبال این موضوع نیستند و نظراتی دادهاند که نشان میدهد تردیدهای جدی در این باره وجود دارد.
*** از نظر حقوقی آیا این سه کشور مشروعیت فعال کردن این مکانیزم را دارند؟
تا جایی که بررسی کردهام، بسیاری از حقوقدانان با تردید به این موضوع نگاه میکنند. به طور کلی در صحنه بینالمللی تنها حقوق بینالملل حاکم نیست، بلکه قدرت حرف اصلی را میزند. اگر به حملات اسرائیل و آمریکا نگاه کنیم، هیچ مشروعیت حقوقی نداشت، اما در سازمان ملل و شورای امنیت هم عملاً نتیجهای حاصل نشده، چرا که قدرتهای بزرگ با حق وتو مانع میشوند.
واقعیت این است که جهان امروز بیشتر بر محور قدرت اداره میشود تا حقوق. نمونهاش دادگاه لاهه که اسرائیل و نتانیاهو را محکوم کرد، اما هیچ اتفاقی نیفتاد و حتی او آزادانه به آمریکا سفر کرد و حکم را نپذیرفت؛ بنابراین حقوق بینالملل بیشتر برای کشورهایی کارآمد است که قدرتهای بزرگ پشت آنها نباشند. پنج کشور دارای حق وتو هر جا منافعشان در خطر باشد، تصمیمها را وتو میکنند.
در این شرایط، اسرائیل با وجود اینکه یک قدرت منطقهای بیش نیست، به واسطه ارتباطش با آمریکا در همه عرصهها حمایت میشود، حتی با وجود جنایات آشکار در غزه. اگر همه کشورها علیه او هم قطعنامه بدهند، آمریکا آن را وتو میکند. پس وقتی از حقوق بینالملل صحبت میکنیم، باید واقعیتهای قدرت را هم ببینیم.
به همین دلیل، این مسئله که آیا اروپاییها مشروعیت دارند یا نه، همچنان در ابهام است. برخی میگویند برای فعالسازی مکانیزم ماشه نیاز به مصوبه شورای امنیت نیست و بهطور اتوماتیک قابل اجراست، برخی دیگر میگویند باید به شورای امنیت برود. من، چون مطالعه حقوقی مستقیمی نداشتهام، نمیتوانم قضاوت قطعی بکنم. اما در هر صورت، ما در شرایطی نیستیم که ریسکهای بزرگ امنیتی، سیاسی و اقتصادی را بپذیریم. اگر اروپاییها چنین پیشنهادی دادهاند، احتیاط حکم میکند که ما با دقت برخورد کنیم و بهطور مثال شش ماه تمدید را بپذیریم تا کشور بتواند خود را از این وضعیت خارج کند.
*** شما به حق وتوی پنج کشور اشاره داشتید، فکر میکنید با توجه به نگاه به شرق ما آیا روسیه و چین به عنوان شرکای راهبردی ما که دارای حق وتو درشورای امنیت سازمان ملل هستند، از این ابزار به نفع ما استفاده خواهند کرد؟
بله، در صورتی که موضوع در شورای امنیت به رای گذاشتهشود، احتمال استفاده چین و روسیه از حق وتو وجود دارد. اما مشکل در این است که بر اساس برجام این روند نیاز به رای شورای امنیت نیاز ندارد و برای جلوگیری از اسنپبک، وتوی چین و روسیه اثری ندارد؛ بنابراین همچنان ابهام وجود دارد.
*** به نظرشما آیا مسئله تمدید اسنپ بک قطعی شده است؟
خیر، هنوز قطعی نیست. اروپاییها پیشنهاد مذاکره دادهاند و ظاهراً آقای عراقچی نیز تماسهایی با وزرای سه کشور اروپایی داشته و قرار شده امروز در سطح معاونان مذاکره کنند. اروپاییها گفتهاند مهلت اکتبر را برای شش ماه تمدید کنیم تا درباره مسائل هستهای به توافق برسیم.
*** حالا فکر میکنید شروط اروپاییها برای این تمدید یا تفاهم چه خواهد بود؟
در این شرایط باید محاسبه هزینه و فایده انجام شود. ما تاکنون هزینههای زیادی دادهایم و مسئولان باید پاسخگوی آن باشند. مسئله هستهای نباید به موضوعی حیثیتی تبدیل شود. این یک سیاست است که میتواند تغییر کند. من مخالف تبدیل آن به موضوع حیثیتی هستم. در شرایط فعلی، حداقل باید تعلیق را پذیرفت و در این فاصله با اروپاییها و دیگر کشورها وارد دیپلماسی شد تا بیشترین امتیاز را گرفت. نباید اجازه داد مسئله هستهای به بنبست برسد. تجربه نشان داده که بنبست در این موضوع به ضرر کشور تمام میشود.
*** با این وجود چگونه باید وارد مذاکره شویم؟
مذاکره یک بده بستان است و باید بر اساس منافع ملی و هزینه فایده تصمیم گرفت. موضوع هستهای یک موضوع سرزمینی یا حیثیتی نیست. خاک ایران حیثیتی است، اما موضوع هستهای باید انعطافپذیر باشد.
*** مذاکرات ایران با آژانس چه کمکی میتواند به مذاکرات با سه کشور اروپایی بکند؟
ایران عضو آژانس است و باید مقررات آن را رعایت کند. البته قدرتهای بزرگ نفوذ دارند و تصمیمهای آژانس همیشه بیطرفانه نیست، اما در دنیای واقعی باید طوری روابط را تنظیم کرد که بتوان از آنها به نفع منافع ملی استفاده کرد. روابط دیپلماتیک گاه بسیار کارسازتر از حقوق روی کاغذ است.
در نهایت باید بدانیم که مسئله هستهای مهم است، اما حیثیتی نیست. مولفههای قدرت ما فقط هستهای نیست، بلکه قدرت نظامی، سیاسی و اقتصادی هم باید تقویت شود. ارتش و سپاه بازدارندگی خوبی ایجاد کردهاند، اما باید در کنار آن با قدرتهای بزرگ روابط منطقی داشت.
برای جلوگیری از سوءاستفاده قدرتهای جهانی در حقوق بینالملل، ایران باید هم با آمریکا، چین و روسیه و هم با سه کشور اروپایی ارتباط نزدیک و سازنده داشته باشد. این تنها راهی است که میتواند از منافع ملی در برابر فشارها محافظت کند.
source