
هاآرتص نوشت: با وجود افزایش فشارهای آمریکا، لبنان برای تعیین جدول زمانی روشن جهت خلع سلاح حزبالله با مشکل روبهروست.
به گزارش سرویس بینالملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: هرچند حزبالله قاطعانه کنار گذاشتن سلاحهایش را رد کرده است، دیگران خواستار گفتوگو هستند و به نرمتر شدن موضع اسرائیل بهعنوان محرکی لازم اشاره میکنند.
لبنان به انعطافپذیری شگفتانگیز در جدولهای زمانیاش مشهور است. برای مثال، قرار بود کابینه لبنان روز سهشنبه به بررسی طرح ارتش برای خلع سلاح حزبالله بپردازد. اما چنین نشستی مستلزم آمادهسازی، مجوزها و بدهبستانهای سیاسی میان جناحهای مختلف بود که بهوضوح انجام نشده بود، و در نتیجه بحثها تا روز جمعه به تعویق افتاد.
این موضوع چندان تعجبآور نیست، بهویژه وقتی پای مسئلهای حیاتی در میان است. اگرچه بحثها اهمیت دارد، اما جدول زمانی مهمتری وجود دارد: تاریخی که ارتش لبنان اجرای طرح خلع سلاح حزبالله را آغاز خواهد کرد و تاریخی که انتظار میرود آن را به پایان برساند؛ امری که شاید مهمترین تحول در تاریخ لبنان از زمان پایان جنگ داخلی در سال ۱۹۹۰ تاکنون باشد.
طبق تصمیم دولت که ماه گذشته اتخاذ شد، ارتش باید تا ۳۱ اوت طرحی برای خلع سلاح ارائه میکرد تا به کابینه و فرستاده آمریکا، تام باراک، و بهطور غیررسمی به اسرائیل نیز ارائه شود. هنوز مشخص نیست این طرح دقیقاً شامل چه چیزی است (جزئیات همچنان در دست تدوین است) و آیا از حمایت همه طرفهای ذیربط برخوردار خواهد شد یا نه. با این حال، روشن است که جدول زمانی از انعطافپذیری زیادی برخوردار خواهد بود.
گزارشهای اولیه در رسانههای لبنانی حاکی از آن است که نیروهای مسلح روز جمعه به کابینه گزارشی از پیشرفت خود در خلع سلاح حزبالله در جنوب رود لیتانی ارائه خواهند داد و برنامههایشان برای مرحله بعدی را ترسیم خواهند کرد.
طبق گزارشها، این طرح شامل تقسیم روند خلع سلاح به دو منطقه جغرافیایی شمال و جنوب لیتانی خواهد بود که ارتش بهصورت مرحلهای و بدون تعیین مهلت نهایی برای تکمیل، در آنها فعالیت خواهد کرد. در این طرح مشخص میشود چه تعداد نیرو لازم است، چه سلاحهایی برای انجام مأموریت نیاز است و مهمتر از همه، این طرح چه هزینهای در بر خواهد داشت.
با این حال، مسائل لجستیکی، بودجه و حتی نیروی انسانی در برابر میدان مین سیاسی و دیپلماتیکی که پیش روی ارتش قرار دارد، موضوعات ثانویه بهشمار میرود. دبیرکل حزبالله، آشکارا اعلام کرده که این سازمان هیچ قصدی برای خلع سلاح ندارد و اگر هم وارد بحثی شود، تنها در چارچوب گفتوگو درباره یک «راهبرد دفاع ملی» برای کشور خواهد بود.
نعیم قاسم و سخنگویان حزبالله هنوز توضیح ندادهاند که این راهبرد قرار است شامل چه مواردی باشد. مهمتر از همه، آنان نگفتهاند که آیا در صورت عدم رضایت، با زور در برابر خلع سلاح خواهند ایستاد یا اینکه حاضر به توافقهایی برای جلوگیری از درگیری خواهند شد.
در مقابل، نبیه بری، رهبر جنبش شیعی امل که مذاکرات خلع سلاح با دولت و آمریکا را از طرف حزبالله مدیریت میکند، چارچوبی متفاوت ارائه داد و گفت که تمایل اصولی برای گفتوگو درباره خلع سلاح وجود دارد.
بری در مصاحبهای تلویزیونی طولانی، از «پیشنهاد باراک» با تلخی سخن گفت و آن را دیکتهای برای راضی کردن اسرائیل دانست. بری که ریاست پارلمان را نیز برعهده دارد، گفت: «با این حال، بار دیگر تأکید میکنیم که آماده گفتوگو درباره آینده این سلاحها در چارچوبی آرام و توافقی هستیم، در راستای قانون اساسی، سخنرانی تحلیف رئیسجمهور و تصمیمات کابینه، و مطابق قوانین و معاهدات بینالمللی، که به تدوین راهبرد امنیت ملی منجر شود؛ راهبردی که لبنان را حفظ کند، اراضی آن را آزاد سازد و از مرزهای شناختهشدهاش بدون تهدید دفاع نماید.
روی کاغذ، درخواست بری برای یک «راهبرد امنیت ملی» تفاوت چندانی با موضع حزبالله ندارد.
به بیان دیگر، بری مسیری مبتنی بر گفتوگو را پیشنهاد میدهد که از درگیری میگریزد. یادآوری این نکته مهم است که چنین گفتوگویی چند ماه پیش نیز از سوی عون مطرح شد؛ او از باراک خواست که اجازه دهد لبنان بدون پایبندی به جدول زمانی دقیق، به توافق برسد.
باراک این درخواست را رد کرد و روشن ساخت که واشنگتن به اظهارات رئیسجمهور و نخستوزیر، نواف سلام، درباره «کنترل انحصاری دولت بر سلاحها» بسنده نخواهد کرد و در عوض خواستار تصمیمات عملی کابینه شد.
باراک در چندین مورد حتی تهدید عمومی کرد که اگر هیچ تصمیم ملموسی اتخاذ نشود، ممکن است از مذاکرات کنار بکشد و لبنان پیامدهای قطع ارتباط آمریکا با این روند را متحمل شود.
مغز تهدید او این بود که اسرائیل دست باز برای ازسرگیری جنگ خواهد داشت؛ جنگی که در واقعیت، از زمان امضای توافق آتشبس در نوامبر گذشته، هرگز بهطور کامل متوقف نشده است. در نهایت، باراک تصمیمی را که از کابینه میخواست گرفت و در مقابل از اسرائیل خواست فعالیتهای نظامی خود در لبنان را کاهش دهد.
با وجود اظهارات باراک مبنی بر اینکه نمیتواند به اسرائیل دیکته کند چگونه عمل کند و واشنگتن نیز نمیتواند رفتار اسرائیل را تضمین نماید، نمیتوان تصمیم کابینه لبنان را از سخنان آشتیجویانه اخیر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، جدا کرد.
نتانیاهو گفت: «اسرائیل اهمیت تصمیم کابینه لبنان را درک میکند. تصمیم اخیر برای خلع سلاح حزبالله تا پایان سال ۲۰۲۵، تصمیمی مهم است.»
او افزود: «اگر ارتش لبنان گامهای لازم برای اجرای خلع سلاح را بردارد، اسرائیل نیز اقدامات متقابل انجام خواهد داد، از جمله کاهش تدریجی نیروهای اسرائیلی در لبنان.»
بنابراین، امید دولت لبنان به اینکه صرفاً تصمیم به خلع سلاح، حتی به شکل نمادین، منجر به عقبنشینی اسرائیل از پنج نقطهای شود که در خاک لبنان تحت کنترل دارد، بر باد رفت. لبنان میگوید مسئله فقط مربوط به این پنج نقطه نیست، بلکه به بیش از ۳۰ روستا در جنوب لبنان مربوط میشود – که همه آنها شیعهنشین نیستند – و اسرائیل مانع بازگشت ساکنانشان به خانههایشان میشود.
با توجه به آزادی عملی که اسرائیل در زمینه عملیات هوایی و توپخانهای در خاک لبنان برای خود قائل شده، اهمیت نظامی کنترل آن پنج نقطه چندان آشکار نیست. این نقاط بهطور فزایندهای به برگ چانهزنی سیاسی تبدیل شدهاند، چرا که مانعی عمده در مذاکرات میان دولت لبنان و حزبالله هستند.
در چنین فضایی، پیشنهاد بری برای «گفتوگوی آرام و توافقی» و تمایل عون برای اجتناب از رویارویی نظامی با حزبالله، ممکن است مسیری باشد که دولت لبنان در پیش گیرد؛ مسیری که میتواند آغاز اجرای طرح خلع سلاح را به تأخیر بیندازد.
دولت ترامپ ممکن است در ادامه مجبور شود تصمیم بگیرد که آیا اسرائیل را وادار کند برای لبنان «ژستی» نشان دهد، از برخی نقاط تحت کنترلش عقبنشینی کند و به دولت لبنان سلاح سیاسی لازم برای اجرای طرح خلع سلاح را بدهد یا خیر.
source