
به گزارش روزپلاس، کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حسابشده پیش روی مخاطبان قرار میگیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشتهایم، مروری بر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید آن را دنبال کنید.
در صدوپنجاهوششمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ فیلم سینمایی «در دنیای تو ساعت چند است؟» به آهنگسازی کریستف رضاعی رفتیم که شنیدن ملودیهای پاییزی و بارانی اش میتواند حس و حال متفاوتی را به مخاطبان در این روزهای بی باران پاییزی منتقل کند. یک موسیقی ملهم از درک و دریافت آهنگسازی متفاوت که همواره تلاش کرده در آثارش منتقل کننده ملودیهایی منحصر به فرد اما در خدمت اثر باشد ملودیهایی که همواره توانستهاند یکی از وجوه قابل اتکای یک اثر سینمایی محسوب شوند.

فیلم سینمایی «در دنیای تو ساعت چند است؟» محصول سال ۱۳۹۳ سینمای ایران به کارگردانی صفی یزدانیان است که به عنوان اولین اثر سینمایی بلند این هنرمند پیش روی مخاطبان قرار گرفت و همان ایام ارائه در جشنواره و اکران عمومی نیز توانست به دلیل حال و هوای کمتر تجربه شدهای که داشت با استقبال نسبتاً خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان سینمای ایران مواجه شود.
لیلا حاتمی، علی مصفا، زهرا حاتمی، پیام یزدانی، کریستف رضاعی، اردشیر کاظمی، جواد نظری، ابراهیم ضمیر، لیلی ساعد سمیعی به همراهی جمعی هنرمندان تئاتر و سینمای استان گیلان از جمله هنرمندانی بودند که در این اثر سینمایی که میتواند در زمره یکی از بهترین عاشقانههای سینمای ایران قرار گیرد، به عنوان بازیگر حضور داشتند.
داستان این فیلم سینمایی هم درباره شخصیتی به نام گیله گل ابتهاج با نام مستعار گلی است که بعد از بیست سال زندگی در فرانسه یکباره تصمیم میگیرد به ایران و زادگاهش، شهر رشت سفر کند. فرهاد در رشت به استقبالش میرود و میگوید که آشنایی قدیمی است، اما گلی اصلاً او را به یاد نمیآورد و این آغاز داستانی تازه از پس رویارویی ۲ شخصیت اصلی فیلم است که قصههای دیگر را تا پایان فیلم تشکیل میدهد.

به گواه آنچه برخی از منتقدان سینما از این فیلم روایت کردهاند، عاشقانه «در دنیای تو ساعت چند است؟» یک رومنس آرام و متفکرانه و اتفاقی خوب و آرامش بخش در سینمای نوین اجتماعی ایران توصیف میشود. این عاشقانه با وجود پایبندی به سنتها، چندان متکی به شاخصههای کلاسیک این نوع سینما نیست و تصویرگر یک عشق پر اُبهت است که به مانند بسیاری از فیلمهای عاشقانه، نمیخواهد تمام تلاش خود را محدود به نشان دادن تب و تابهای عصیانگرانه فرد عاشق کند. در «دنیای تو ساعت چند است؟» روایتی از عشقی متفاوت و منحصر به فرد است که بر بستر جغرافیایی خاص و شکست زمان عمق و جذابیت پیدا میکند. در این فیلم سینمایی، یک عشق قدیمی زخم باز میکند و در این بین، عاشق نه از درِ انتقام و جبران مافات، بلکه از نگاهی انسانی و با ابزار عشق به مصاف معشوق خود میرود و از قضا، روایت دچار فرایند شعاری هم نمیشود.
اما همان طور که اشاره شد، یکی از امتیازات و ویژگیهای مهم این فیلم سینمایی که توانست جوایز متعددی را از جشنوارههای ملی و بین المللی کسب کند، ملودی ویژه فیلم با هنرمندی یک آهنگساز گزیده کار اما شاخص به نام کریستف رضاعی است. موسیقی «در دنیای تو ساعت چند است؟» سال ۱۳۹۵ جایزه بهترین موسیقی فیلم از جشن حافظ و سپس در قالب یک مجموعه موسیقایی مستقل پیش روی مخاطبان قرار گرفت. یک موسیقی کاملاً متفاوت با موسیقی تیتراژی متفاوتتر که آهنگساز با الهام از موسیقی نواحی منطقه گیلان و تلفیق آن با گونههای دیگر موسیقی که معرف مناسبی برای جغرافیای انسانی شهر رشت در دورههای تاریخی مختلف بود، تلاش کرد تا جلوه ارزشمندی از یک حال و هوای عاشقانه را به مخاطبان ارائه دهد.

موسیقی متن و تیتراژ «در دنیای تو ساعت چند است؟» از نمونههای درخشان و به یادماندنی موسیقی در سینمای ایران است که نقش به سزایی در تقویت فضای عاطفی و مفهومی فیلم دارد و به گواه آنچه در نقدها و مطالب کارشناسی درباره موسیقی این اثر یافت میشود، موسیقی رضاعی در این فیلم، نه یک همراه ساده، بلکه «راوی عواطف پنهان» و «مترجم احساسات» شخصیتها محسوب میشود. در این چارچوب آهنگساز در طول فیلم از ارکستراسیونی نسبتاً کوچک اما بسیار مؤثر استفاده و تلاش میکند تا کم گویی و سکوت مهمترین ویژگی ملودی اثر محسوب شود. به عبارتی رضاعی دقیقاً میداند کجا باید موسیقی را قطع کند تا سکوت، خود به قدرتمندترین عنصر صوتی تبدیل شود و دقیقاً در اینجاست که موسیقی در لحظات کلیدی عاطفی ظاهر میشود و مانند دستی است که مخاطب را در اوج احساسات همراهی میکند.
در این مسیر «ملودی های ساده اما ماندگار و عاطفی»، «هارمونی های متنوع»، «ارکستراسیون ظریف و درخدمت داستان»، «خلق یک موسیقی به عنوان بخشی از شخصیت اصلی فیلم» از جمله مولفههایی هستند که میتوان به عنوان ویژگی برای موسیقی متن و تیتراژ فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» برشمرد. مسیری که تیتراژ پایانی اثر با صدای روزبه رخشا که ملهم که از یک ترانه و موسیقی محلی گیلانی به نام «کی سه» است لذت شنیدن موسیقیها را دو چندان میکند و یک اثر ماندگار موسیقایی را به مخاطبان هدیه میکند.

کریستف رضاعی آهنگساز فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» شهریور سال ۱۳۹۴ بود که در مراسم رونمایی از آلبوم موسیقی متن این فیلم سینمایی گفت: من حرف زیادی برای گفتن ندارم اما در توصیف این اثر فقط میتوانم بگویم اگر خواننده این کار هر هنرمند دیگری غیر از روزبه رخشا بود این کار قطعاً با این کیفیت به مخاطبان ارائه نمیشد. البته بسیار خوشحالم که یک اثر موسیقایی مرتبط با یک فیلم سینمایی توانسته به این موفقیت دست پیدا کند. به هر ترتیب برای ساخت و موفقیت یک اثر موسیقایی افراد زیادی نقش ایفا میکنند. چیزی که شما به عنوان آلبوم موسیقی «در دنیای تو ساعت چند است؟» میبینید فقط یک آلبوم ساده نیست بلکه در این اثر افرادی به مثابه یک زنجیر زحمات زیادی برای آن کشیدهاند که نفر اول آن آهنگساز و نوازنده است که مدتهای زیادی تمرین کرده تا بتواند یک اثر را تولید کند. در مرحله بعدی هم باید به استودیو و صدابردار آن خسته نباشید بگوییم که توانسته با زحمت فراوان کار با کیفیتی را ارائه دهد. سومین تشکر هم مربوط به ناشر اثر است که به دنبال این بوده تا بتواند کار شاخصی منتشر کند، چهارمین تشکر هم به گرافیست آلبوم و در نهایت آخرین تشکر هم به شرکت پخش کننده مربوط میشود که با زحمات فراوان و داشتن نیروهای باتجربه توانسته آلبوم «در دنیای تو ساعت چند است؟» را به مخاطبان ارائه دهد.
روزبه رخشا خواننده آلبوم «در دنیای تو ساعت چند است؟» هم در این مراسم رونمایی گفت: درباره این آلبوم فقط میتوانم به این اکتفا کنم که در زندگی ما انسانها اتفاقهای ساده ای رخ میدهد که اغلب ما بی تفاوت از کنار آن عبور میکنیم. اما من از این راه ساده نگذشتم و تلاش کردم تا در این زمینه به موفقیتهایی دست پیدا کنم. البته چندی پیش به پیشنهاد صفی یزدانیان کارگردان فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» چند اثر گیلکی را برای موسیقی کار آماده کردیم و به کریستف رضاعی ارائه دادیم. من برای این اثر تلاش چندانی نکردم و میتوانم بگویم بار اصلی کار روی دوش آهنگساز و دیگر عوامل است اما بسیار خوشحالم که در این کار سوپر استارهایی مانند لیلا حاتمی و علی مصفا حضور دارند.

کریستف رضاعی در یکی دیگر از نشستهای مربوط به موسیقی «در دنیای تو ساعت چند است؟» در پاسخ به پرسشی درباره تلاش آهنگساز برای نزدیک کردن موسیقی گیلکی به «موسیقی شانسون» کشور فرانسه، گفت: باید قبول کنیم بخش عمده شخصیت موسیقیایی من در فرانسه شکل گرفته و من کمتر درباره موسیقی ایرانی میدانم اما در مدتی که به ایران بازگشتهام با موزیسینهای خوبی آشنا رضاعی: ملودیهای روسیه و کوبایی که در این آلبوم از آنها استفاده کردهام جزو رپرتوار جهانی هستند و دیگر متعلق به ملت خاصی نیستند چون آهنگساز آنها مشخص نیست و همه ما چه ایرانی، چه فرانسوی آنها را جزء خودمان میدانیم شدهام و در این مدت با مخاطبانم نیز در ارتباط بودم، این ارتباط از زمان انتشار نخستین آلبومم «سیر» شروع شده و همچنان تداوم و گسترش پیدا کرده است. خوشبختانه من زیاد دوست ندارم موسیقی فیلم کار کنم و برای همین کارهایی که در حوزه موسیقی فیلم انجام دادهام نیز بسیار حساب شده و با انتخاب بوده و براساس ارتباطی که با فیلم و کارگردان پیدا کردهام، این آثار را ساختهام. هر بار که ارتباط فکری میان من و کارگردان به وجود آمده من سفارش ساخت اثرش را قبول کردهام. به هر حال باید بگویم موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» تلفیق نیست؛ زیرا نام گذاری روی این جنس از موسیقی سخت است. اصولاً تلفیق کلمه گنگی در حوزه موسیقی است، معلوم نیست که منظور از این عنوان در موسیقی اشاره به تلفیق سازها دارد یا تلفیق کار نوازندهها.
این آهنگساز با بیان این مطلب که برخی معتقدند موسیقی فیلم «در دنیای تو ساعت چند است؟» خیلی شبیه موسیقی فرانسوی و گیلکی است، گفت: من دقیقاً نمیدانم این شباهت کجا اتفاق میافتد، چون بخشی از هویت من فرانسوی و بخشی از آن ایرانی است، به نظرم شاید این اتفاق در ناخودآگاه من افتاده باشد. من در این موسیقی از تمهای موسیقی فولک روسیه، کوبا و پاناما استفاده کردهام در عین حال وکال هم در خدمت ملودی است که برای این آلبوم نوشته شدهاند. به نظر من ملودیهای روسیه و کوبایی که در این آلبوم از آنها استفاده کردهام جزو رپرتوار جهانی هستند و دیگر متعلق به ملت خاصی نیستند چون آهنگساز آنها مشخص نیست و همه ما چه ایرانی، چه فرانسوی آنها را جزء خودمان میدانیم.

وی در بخش دیگری از این نشست تصریح کرد: به نظرم موسیقی «در دنیای تو ساعت چند است؟» به دلیل سبکاش موفق نبود بلکه به خاطر ملودیهایی است که در آن استفاده شده موفق بود. در این ملودیها عصارهای از صداقت و سادگی وجود دارد که به دل همه مینشیند. به نظر من اصل موفقیت در هر رشته هنری صداقت است و اگر تکنیک خوب داشته باشیم همه این عوامل کمک میکنند که بتوانیم با مخاطبمان ارتباط برقرار کنیم، گاه درتکنیک اجرای یک نوازنده ضعفی وجود دارد اما هنگام اجرا چنان صداقتی دارد که میتواند با مخاطبانش ارتباط برقرار کند این موضوع موجب میشود حتی اشکال تکنیکی او نادیده گرفته شود.
رضاعی در پاسخ به این پرسش که برای ساخت این آلبوم چقدر زمان داشته است، گفت: کارگردان هنگام ساخت اثر دست من را باز گذاشت و من زمان خوبی برای ارتباط با کلیت کار داشتم. شیوه کار من هنگام آهنگسازی فیلم به این شکل است که اجازه میدهم کارگردان، جهان موسیقیایی خودش را به من نشان بدهد و به راحتی از دغدغههایش برای بهره گیری از موسیقی در کارش سخن بگوید. شیوه کار من این است که باید یک موسیقی بتواند به راحتی با فیلم هماهنگ شود.

این آهنگساز با اشاره به آثار تلفیقی که در طول تاریخ شکل گرفته است، گفت: بیشتر آهنگسازانی که قطعات موسیقی تلفیقی ساختهاند در آثارشان از ملودیهایی استفاده کردهاند که برآمده از موسیقی فولک هستند. مثلاً در دوره باروک خیلی از موسیقیهایی که برای رقص ساخته شد، ریشه مردمی داشتند و آهنگسازان هنگام ساخت آنها از ملودیهای فولک بهره گرفتهاند. موسیقی همواره از بطن جامعه آمده است و نهادی که قدرت و ثروت داشته آن را به نام خودش به ثبت رسانده است.
به هر ترتیب موسیقی متن و تیتراژ فیلم سینمایی «در دنیای تو ساعت چند است؟» از جمله ملودیهای معتبر این سالهای موسیقی سینمای ایران است که همچنان تازگی خود را حفظ کرده و میتواند در این روزهای پر از تلاطم و بی باران، مرهمی برای دلهایی باشد که دوست دارند عاشق باشند.
source
