Wp Header Logo 164.png

شعارسال: «خانم، خیلی وقته که اینجا تعطیل شده، از هر کی هم که میاد می‌پرسیم بالاخره کی درست می‌شه؟ اما هیچ‌کس جواب نمیده. این خونه برای همه قدیمی‌های محل نور امید است. چون یاد آیت‌الله طالقانی رو برامون زنده می‌کنه.» این حرف‌های پیرمردی است که در نزدیکی خانه آیت‌الله طالقانی او را دیدم.

شهرداری تهران با کتابخانه آیت‌الله طالقانی چه می‌کند؟ + نه هر که کلاه کج نهاد رسم قلندری داند جناب زاکانی

نام کتابخانه آیت‌الله طالقانی در یک هفته اخیر مورد توجه قرار گرفت و همه‌چیز از توییت رسول جعفریان شروع شد که نوشته بود: «امروز تعدادی کتاب با مهر کتابخانه آیت‌الله طالقانی را در بازار کهنه کتاب دیدم. گویا از خانه آن مرحوم که کتابخانه شده و دست شهرداری است. چطور این کتاب‌ها به این بازار راه یافته است؟ آیا کسی توضیحی دارد؟» همین توییت من را به پیچ شمیران و خانه آیت‌الله طالقانی رساند، تا ببینیم چه اتفاقی برای این خانه در این سال‌ها افتاده است.

شهرداری تهران با کتابخانه آیت‌الله طالقانی چه می‌کند؟ + نه هر که کلاه کج نهاد رسم قلندری داند جناب زاکانی

پیرمرد را نزدیک خانه دیدم و سرصحبت را باز کردیم، وقتی از زمان بسته شدن کتابخانه پرسیدم، گفت: «خیلی وقت است که تعطیل شده، گفتم به شما، ما خیلی پرسیدیم که چه زمانی دوباره باز می‌شود، ولی انگار برای کسی مهم نیست. از زمانی که خانه به شهرداری واگذار شد، منتظر این بودیم که اینجا رنگ دیگری بگیرد، اما بعد از این همه سال هنوز اتفاقی نیفتاده.» بعد از توییتی که رسول جعفریان درباره فروش کتاب‌های این کتابخانه در دست‌دوم‌فروشی‌ها زد، طاهره طالقانی دختر آیت‌الله طالقانی، در توییترش نوشت: «گزارش‌ها از وضعیت خانه پدری می‌گوید مدت‌هاست بر درش قفل زده‌اند. خانه زیر نظر شهرداری بوده و شهرداری مستقیما در نگهداری از کتابخانه مسئولیت داشته و درمورد تخریب خانه و به غارت رفتن کتاب‌ها باید جوابگو باشد.»

۳۰ سال از واگذاری خانه به شهرداری می‌گذرد!

سال ۱۳۷۳ این کتابخانه توسط خانواده آیت‌الله طالقانی به معاونت اجتماعی منطقه ۱۲ شهرداری تهران فروخته می‌شود و از طرف این معاونت به سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران واگذار و درنهایت سال ۱۳۷۴ کتابخانه‌ای در این خانه دایر می‌شود. اینکه خانه به کتابخانه تبدیل می‌شود، حتما منظور و هدفی برای آن متصور شده‌اند و بدیهی‌ترین آن حفظ کتاب‌ها و آن خانه به یاد آیت‌الله طالقانی است. در همان زمان واگذاری کتابخانه به شهرداری، کتابخانه شخصی ایشان که در این خانه قرار داشت و بیش از ۱۰۰ جلد کتاب در آن بود، به این کتابخانه اهدا شد. سه یا چهار جلد از این کتاب‌ها دارای حاشیه‌نویسی ایشان بود که در همین کتابخانه نگهداری می‌شد، یعنی غیر از اینکه کتاب‌ها ارزش زیادی برای حفظ کردن دارند، حاشیه‌هایی که ایشان بر این کتاب‌ها نوشتند هم آن‌ها را مهم‌تر می‌کند. در همان زمانی که این خانه به شهرداری فروخته می‌شود فرزندان ایشان کتاب‌های باارزشی را که از پدرشان به یادگار مانده بود، به جهت حفظ و نگهداری این میراث ملی و قرار گرفتن آن‌ها در دسترس عموم در اختیار این کتابخانه قرار می‌دهند. علاوه‌بر نگهداری کتاب‌های شخصی برخی از لباس‌های آیت‌الله طالقانی هم در این مکان نگهداری می‌شد. این کتابخانه علاوه‌بر آن کتاب‌هایی که گفته شد مخزنی با بیش از ۵۰ هزار جلد کتاب داشته تا بتواند برای هر نوع سلیقه‌ای جذاب باشد. ابوالحسن طالقانی، پسر آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگویی با رسانه‌ها درخصوص این اتفاق گفته است: «بیش از یک سال است که ما مطلع شده‌ایم خانه تعطیل است. اوایل فکر می‌کردیم بحث مرمت و تعمیرات است، اما گذشت زمان و اینکه در آهنی خانه را جوش فلزی زده‌اند و شیشه‌های خانه شکسته است، هر روز نگرانی تخریب این بنای قدیمی را برای ما بیشتر می‌کند. تا اینکه این روز‌ها خبری از خبرگزاری‌ها به دست‌مان رسید که از مصاحبه با مردم محل متوجه شده‌اند خانه به جای کتابخانه «رهاخانه» شده است و این واقعه قلب هر آدم دلسوزی را به درد می‌آورد. خانه‌ای که روز‌های بسیاری مأمن و مأوای مردم بود، امروز این‌گونه تحقیر شده و در حال تخریب رها شده و ما به‌عنوان اعضای خانواده پیگیریم که با خاطیان این سهل‌انگاری برخورد شود.» او درباره سرنوشت این کتاب‌ها می‌گوید: «متاسفانه خبری نداریم. اتفاقا برای استفاده از کتاب‌های آیت‌الله طالقانی در سایت کتابخانه آنلاین طالقانی و زمانه ما و همچنین نگهداری آن کتاب‌ها در کتابخانه موزه منزل اجدادی آیت‌الله طالقانی واقع در گلیرد طالقان پیگیری‌هایی انجام شد که در بروکراسی گیر کرد و بی‌نتیجه ماند، اما وقتی خبر از رسول جعفریان مبنی‌بر مشاهده این کتاب‌ها در بساط کهنه‌فروش‌ها (دست‌فروش‌ها) کتاب به دست‌مان رسیده است نشان از فاجعه‌ای می‌دهد که بر سر میراث ملی این کشور آمده است. واقعا چه می‌شود که بر میراث طالقانی این‌گونه جفا رفته است؟»

کتاب‌ها درست نگهداری نشدند

پیرمردی که در کوچه کتابخانه دیدم، با حسرت به خانه آیت‌الله طالقانی نگاه می‌کند و می‌گوید: «وقتی کتاب‌ها را از اینجا می‌بردند، دیدم، آن زمان گفتند کتابخانه به کانون انصار در خیابان شریعتی منتقل می‌شود، حالا نمی‌دانم این کار را کردند یا نه؟» پیگیری ما از کتابخانه کانون اسلامی انصار نشان می‌دهد این کتاب‌ها به آنجا منتقل نشده است. نجفی‌منش، مدیر امور کتابخانه‌های سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در گفت‌وگویی با تسنیم گفته است: «پس از پیش آمدن بحث مرمت خانه و انعقاد قرارداد با پیمانکار مذکور، کتاب‌های موجود در این کتابخانه جهت نگهداری به انبار فرهنگسرای منطقه منتقل شده و تحویل امین اموال آن مجموعه داده می‌شود. با انتشار خبر سردرآوردن کتاب‌ها از بازار کهنه‌فروشان، بازرسی و حراست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با دستور ریاست وارد موضوع شده و بررسی‌های لازم صورت می‌گیرد و با شکایت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به شعبه آگاهی تهران پرونده انتظامی این موضوع بازمی‌گردد و فرد خطاکاری که بخشی از تخلف انجام‌شده را اعتراف کرده، در حال بررسی است.»
روایت اینکه چطور این کتاب‌ها به بازار دست‌دوم هم رسیده نکته مهمی است، طبق اطلاعات رسانه بعد از اینکه کتاب‌ها به جای دیگری منتقل می‌شوند تا خانه مرمت شود، طی چند ماه اخیر برخی کتاب‌ها برای فروش به بازار دست‌دوم‌فروشی‌ها و حتی کتابفروشی‌هایی که کتاب‌هیا دسته دوم می‌خرند، برده می‌شود. کسی که این کار را انجام داده، به راحتی به کتاب‌ها دسترسی و برای فروش آن‌ها اقدام می‌کند، که همین نشان از نظارت نداشتن بر کتاب‌ها است. مطمئنا مهم است که همه کتاب‌های کتابخانه به فروش نرسیده باشند، اما کتاب‌های به‌جامانده از آیت‌الله طالقانی جزء میراث ملی‌اند و به غیر از به فروش نرسیدن، حتما باید شرایط نگهداری درستی داشته باشند. پیگیری‌های «فرهیختگان» نشان از این دارد که کتاب‌ها چه در زمان نگهداری در کتابخانه و چه در محلی که به‌صورت امانت بوده‌اند وضعیت نامناسبی داشته و به همین دلیل احتمال از بین رفتن‌شان وجود دارد.

۲ سال طولانی!

خانه انتهای کوچه طالقانی که زمانی کتابخانه بوده حالا در دست تعمیر است، اما در زمان بازدید ما از این کتابخانه فقط یک کارگر در حال کار بود. یکی از ساکنان آن کوچه درخصوص تعمیرات می‌گوید: «ما سال‌هاست که اینجا کاسبی داریم و زندگی می‌کنیم، این خانه هم جزء علاقه‌مندی‌های اهالی این محل است. فکر می‌کنم دو سالی می‌شود که می‌خواهند تعمیرش کنند و در خانه دیگر قفل شده و فقط کارگران گاهی سر می‌زنند و تعمیراتی انجام می‌دهند.» مشاهدات ما از این خانه نشان می‌داد که هنوز بعد از دو سال اتفاق خاصی در خانه نیفتاده و همچنان در دو طبقه در حال کار هستند، البته طبقه اول (تصاویرش در این گزارش قرار دارد) کار خاصی انجام نمی‌گرفت و یک کارگر در حال کار در طبقه دوم بود و اطلاعات خاصی از اینکه زمان نهایی تحویل این خانه‌موزه چه زمانی است نداشت. سال ۱۴۰۰ در خبر‌ها منتشر شد این خانه در حال تخریب است و مهدی طالقانی، فرزند آیت‌الله طالقانی در گفت‌وگویی با ایسنا گفته بود: «مدتی است که شاهد خراب شدن و ترک برداشتن دیوار‌های خانه آیت‌الله طالقانی در تهران هستیم، اما با این وجود مبلغ بودجه‌ای که برای خانه آقای طالقانی در نظر گرفته شده بود به دستور شهردار تهران لغو شده است. ظاهرا قرار بر این بوده بودجه‌ای برای ترمیم منزل آیت‌الله طالقانی اختصاص داده شود و اینجا فقط خانه‌موزه باشد و برای کتابخانه آن خانه کناری گرفته شود، ولی نه‌تن‌ها بودجه مقررشده را برای ترمیم خانه به کار نبردند بلکه متاسفانه به‌طور کلی این قضیه پس از روی کار آمدن زاکانی کنسل شد.» به گفته پسر آیت‌الله طالقانی هنگام انعقاد قرارداد با شهرداری تهران در آن قید می‌شود که نظارت بر چگونگی عملکرد بر منزل مرحوم طالقانی با خانواده ایشان باشد، در همان سال و قبل از مدیریت جدید شهرداری تهران، حدود یک میلیارد تومان برای تعمیر و انجام اقدامات در این خانه درنظر گرفته می‌شود، اما بعد از شهریور ۱۴۰۰، تقریبا این بودجه حذف شد و دوباره یک سال بعد یعنی ۱۴۰۱ تصمیم می‌گیرند به دلیل مشکلاتی که این خانه دارد آن را تعمیر کنند، اما میزان بودجه مشخص نیست و نکته مهم‌تر پایان این پروژه است که بعد از دوسال هنوز معلوم نیست چه زمانی این خانه‌موزه کارش به پایان می‌رسد.

کتاب مظلوم است و هیچ‌کس آن را نمی‌بیند

شاید بد نباشد گریزی بزنیم به اتفاقات این مدت و سروصدایی که برای آثار موزه امام علی (ع) زیرمجموعه سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران افتاد. طبیعتا اتفاق مهمی بود و باعث شد تا همه خواستار برگشت این آثار به موزه شوند. اما نکته گفتنی اینجاست؛ بعد از اینکه خبر پیدا شدن این کتاب‌ها در بازار دست‌دوم‌فروشی چرخید، خبرش خیلی در رسانه‌ها انعکاس نداشت و حتی اعضای شورای شهر هم واکنشی به این اتفاق نداشتند که همین مظلومیت کتاب را نشان می‌دهد. دقیقا مانند دزدی‌ای که چند روز پیش از کتابفروشی تیمورزاده انجام شد و دزد‌ها یک کتاب هم ندزدیدند. فرهاد تیمورزاده، مدیر این انتشارات درخصوص گفته است: «حتی یک جلد کتاب هم از کتاب‌فروشی سرقت نشده است. همکاران کتاب‌فروشی محاسبه کردند، حدود ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان کیف، کوله و لوازم‌التحریر به سرقت رفته است. از طرفی برای ورود و سرقت حدود ۳۰ میلیون تومان به فروشگاه خسارت زدند. برای مثال حفاظ آکاردئونی را شکستند، هارد و دستگاه دی‌وی‌آر (دستگاه DVR تصاویر آنالوگ را از دوربین مداربسته دریافت و ذخیره می‌کند) را شکستند و حافظه آن را داخل توالت فرنگی انداختند که عملا باید جایگزین آن‌ها تهیه شود.» به گفته این کتاب‌فروش، سارقان در فروشگاه از شکلات‌های روی میز خوردند، سیگار کشیدند و با استفاده از دستگاه تسمه‌کش کیف‌ها را در بسته‌های چندتایی بسته‌بندی کردند، اما نتوانستند همه بسته‌ها را با خود ببرند و چندتایی در کتاب‌فروشی باقی مانده است.

شهرداری تهران با کتابخانه آیت‌الله طالقانی چه می‌کند؟ + نه هر که کلاه کج نهاد رسم قلندری داند جناب زاکانی

ماجرا‌های سریالی سازمان فرهنگی هنری
انگار قرار است ماجرا‌های سریالی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران ادامه‌دار باشد؛ تغییر ناگهانی در مدیریت مجموعه باغ کتاب در مردادماه امسال که دلیلش هم رسانه‌ای نشد و به همان خبر تغییر بسنده کردند و شفاف نبودن در واگذاری آثار موزه امام علی (ع) که طبیعتا خواسته زیادی نبود و می‌شد با مستندات آن را نشان داد. اما مهرداد باقری، رئیس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری تهران به جای این شفافیت رویه دیگری را پیش گرفت و در جواب خبرنگاران وقتی از چگونگی فروش این آثار پرسیدند، جواب داد: «سوال جذاب رسانه‌ای از من نپرسید و بنویسید باقری اسم آن شورا را نمی‌آورد. قبلا آثار هنری را فروخته‌ایم و مجدد می‌فروشیم. والسلام علیکم و رحمت‌الله.»
و حالا هم ماجرای کتاب‌های کتابخانه آیت‌الله طالقانی که فارغ از اهمیت‌شان به بازار دست‌دوم‌فروشی‌ها رسیده است و باز هم بی‌اهمیت از کنارش می‌گذرند و هیچ اظهارنظری نمی‌کنند، انگار نه انگار که این کتاب‌ها متعلق به یک شخصیت ارزشمند بوده که برای کشور و تاریخ ما مهم است. شاید بد نباشد همین‌جا از خیابان آربات که منطقه‌ای تاریخی در مسکو است، یادی کنیم. این خیابان که در مرکز تاریخی مسکو قرار دارد، تقریبا ۱.۲ کیلومتر طول دارد و توسط ساختمان‌های تاریخی به سبک‌های مختلف معماری احاطه شده است. اما نکته جالب این خیابان خانه‌های اطراف آن است که حتی خانه یک نقاش که دو سال نقاشی کرده است، با همان نقشه و زمان زیستن او حفظ و نگهداری می‌شود و دلیل این کار را درست روایت کردن تاریخ برای آیندگان می‌دانند. چیزی که حتما ما به آن بی‌توجه هستیم و اصلا نگاهی نداریم.
شاید بهتر باشد تا از این به بعد دست‌دوم‌فروشی‌های کتاب در خیابان انقلاب و جا‌های دیگر را بیشتر بچرخیم و کنکاش کنیم، چون خواب مسئولان شهرداری سنگین‌تر از این حرف‌هاست و بیدار نمی‌شوند تا برای کتاب و کتابخانه که میراث ملی است کاری انجام دهند.

شعارسال با اندکی اضافات و تلخیص برگرفته از فرهیختگان، تاریخ انتشار: -، کدخبر:257575، farhikhtegandaily.com

source

sar-khat.ir

توسط sar-khat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *