Wp Header Logo 359.png

خانه اندیشمندان علوم انسانی با همکاری مؤسسه کار و تأمین اجتماعی و معاونت فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم سلسله‌ نشست‌هایی با عنوان «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» برگزار می‌کند. 

در بخش دوم این نشست به مشروح صحبت‌های «هادی خانیکی» استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی و «وحید شالچی» استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی و معاون فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، پرداخته می‌شود.

خانیکی: جنگ، مفاهیم وطن و شهروندی را بازتعریف کرد

خانیکی در ابتدای سخنان خود با اشاره به تحولات اجتماعی پس از آغاز جنگ اخیر اظهار کرد: در مواجهه با جنگ آنچه همبستگی اجتماعی را تقویت یا تضعیف می‌کند صرفاً ابعاد فیزیکی یا نظامی ماجرا نیست هرچند این ابعاد اهمیت بالایی دارند. همان روز نخست جنگی غافلگیرکننده آغاز شد که با نمایش عینی از تروریسم جان دانشمندان، فرماندهان، سربازان و شهروندان عادی را گرفت. در این وضعیت نخستین پرسش اصلی موقعیت افکار عمومی و ذهنیت جمعی جامعه بود.

به نظر من نخستین تحول مهم در واکنش به این وضعیت تغییر در نگاه نخبگان و فعالان اجتماعی بود؛ به‌ جای آنکه صرفاً بخواهیم دیگران را هدایت کنیم تلاش کردیم نقش و سهم خودمان را پیدا کنیم. من این وضعیت را به داستان حضرت ابراهیم و آتش تشبیه کرده‌ام؛ آنجا که پرنده‌ای کوچک با قطره آبی در منقار تلاش می‌کرد سهم خود را در خاموش کردن آتش ادا کند. امروز هم هرکس باید سهم خود را بشناسد و عمل کند.

در چنین شرایطی مفاهیم کلیدی مانند تجاوز، وطن، حکومت و شهروندی معنایی تازه یافتند. مشخص شد چه کسانی کنار ایران ایستاده‌اند و چه کسانی فاصله گرفته‌اند. تجاوز دیگر یک مفهوم انتزاعی نیست؛ چیزی‌ است که همگان با چشم خود دیده‌اند. همچنین وقتی در زندان اوین زندانی و زندان‌بان، هنرمند و حتی منتقد حکومت در کنار هم کشته می‌شوند آنچه دیده می‌شود تصویری است از همبستگی انسانی و ملی؛ تصویری که فراتر از مرزبندی‌های سیاسی یا ایدئولوژیک است.

جامعه ایران در میانه بحران، به خرد تاریخی خود بازگشت

استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی در واکنش به تحولات پس از جنگ اخیر گفت: در پس این تجاوز چیزی فراتر از حمله نظامی وجود داشت؛ جامعه ما با آن مواجهه شد و به شکلی سامان‌مند به آن پاسخ داد. در این میان نهادهایی مانند وزارت علوم و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نقشی فعال ایفا کردند و توجه ویژه‌ای به دانشگاه، رسانه، هنر و هنرمند نشان دادند. این توجه‌ها از آن‌رو اهمیت دارد که در لحظه‌ای حساس مردم بیدار شدند و نوعی بلوغ جمعی در جامعه شکل گرفت. به باور من ایرانیان در این موقعیت به جوهره‌ تاریخی و فرهنگی خود بازگشتند؛ همان جوهری که فردوسی آن را «خرد» می‌نامد. خرد یعنی تدبیر درک موقعیت و شناخت ظرفیت‌ها. این فهم در عمل خودش را نشان داد.

به‌عنوان یک خراسانی شاهد تغییرات معناداری در جامعه بودم. زمانی حتی نصب مجسمه فردوسی در مشهد با مخالفت روبه‌رو بود. یکی از مسئولان دانشگاهی گفته بود فردوسی اگر امروز در آزمون گزینش شرکت می‌کرد رد می‌شد اما امروز مشهد پر است از نام‌ها و نمادهای ملی مانند آرش، کاوه و ستارخان. این یعنی بازگشت به هویت تاریخی ایران.

 

وی در ادامه افزود: در چنین شرایطی ما به‌ عنوان کنشگران علمی یا مدنی باید پرسش‌های جدیدی را پیش‌رو بگذاریم: دانایی ایرانی چیست؟ وسعت مشرب ایرانی چه معنایی دارد؟ این همان ایرانی متکثر و متنوعی است که فرهنگ و دین هر دو بر آن مهر تأیید زده‌اند و این به ‌نظر من مهم‌ترین نشانه همبستگی ملی در این دوران است. ما باید نشان دهیم که دانشگاه، اندیشه و فرهنگ در این شرایط مرجعیت دارند. باید بتوانیم حتی خاطرات جنگی خود را نه فقط با نگاه افتخارآمیز بلکه با رویکردی فرهنگی گفت‌وگومحور و انسانی بازخوانی کنیم؛ جایی که هم مقاومت هست هم مدارا هم بخشش و هم عقلانیت.

نشانگان فرهنگی‌ای که ما را تا امروز حفظ کرده‌اند ریشه در اسناد تاریخی دارند. کسانی که می‌گویند ایران را نشناخته‌اند اغلب به این منابع رجوع نکرده‌اند. اگر به متون تاریخی حتی به ادبیات درباری ایران نگاه کنیم می‌بینیم که همیشه بر عدالت و بخشش داد و دهش تأکید شده است. امروز این امکان فراهم شده که دوباره به این مضامین توجه کنیم و آن‌ها را مبنای همبستگی ملی قرار دهیم.

رسانه ملی باید روایت خود را ایرانی‌تر کند

خانیکی با تأکید بر اهمیت همبستگی اجتماعی شکل‌گرفته پس از حوادث اخیر گفت: این همبستگی ملی هم ستودنی‌ست و هم نیازمند شناخت و روایت. نباید فقط به گزارش‌های عملکرد یا آمارها بسنده کنیم. ما باید روایتِ شکل‌گرفته در میان نخبگان جامعه مدنی و مردم را بازخوانی کنیم. جامعه ما به روایت نیاز دارد. حتی رسانه‌های فارسی‌زبانی که در خدمت دشمنان ما بودند موفقیت‌شان در روایت‌سازی‌ست نه در اطلاعات.

استاد ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی افزود: در این میدان یکی از کاستی‌های ما ضعف در روایت‌سازی است. رسانه ملی نیز باید در این مسیر بازنگری کند و روایت خود را ایرانی‌تر کند؛ روایتی که صدای همه ایرانیان را بازتاب دهد. آنچه این مقاومت و تاب‌آوری را ساخت نه یک گروه یا جناح خاص بلکه تمامی ایران و تمامی ایرانیان بود. نباید تصور کنیم که فقط بخشی از جامعه صاحب این دستاورد است. به همین دلیل تغییر رویکرد سیاسی فرهنگی و ارتباطی نهادهای رسمی و حاکمیتی یک ضرورت است؛ برای حفظ سرمایه اجتماعی بزرگی که در این مقطع شکل گرفته.

وی ادامه داد: ما در روزهای اولیه جنگ تهران خلوتی غیرمعمول داشت. این خلوت دیگر آرامش‌بخش نبود عذاب‌آور بود. امروز حتی دیدن ترافیک و صف نانوایی نشانه‌ای از حیات اجتماعی است و حال آدم را بهتر می‌کند. این بازگشت به زندگی نیازمند آن است که کنشگران مختلف از حکومت گرفته تا دانشگاه‌ها، رسانه‌ها و نهادهای مدنی میدان داشته باشند و مطمئن باشند که دیده می‌شوند و به حاشیه رانده نخواهند شد.

سمی که در ایران وجود دارد دوقطبی کردن است

خانیکی با اشاره به برخی کاستی‌های موجود در عرصه فرهنگی و اجتماعی کشور گفت: در کنار تمام نشانه‌های امیدبخشی که در واکنش به تجاوز اخیر دیدیم باید به نقاط ضعف‌ هم توجه کنیم. یکی از این ضعف‌ها همان نکته‌ای است که دکتر شفیعی کدکنی به ‌خوبی بیان کرده: ما هر یک به درون خود تبعید شده‌ایم. این فقط نقدی به مردم یا حاکمیت نیست بلکه شامل نهادهای مدنی و حتی شبکه‌های اجتماعی ما نیز می‌شود. هر کس می‌خواهد با نام لوگو و هویت فردی خود وارد میدان شود در حالی‌که امروز جامعه به کنش جمعی و همدلی نیاز دارد.

او در پایان هشدار داد: خطر اصلی بازگشت به دوگانه‌سازی‌های قدیمی‌ست. هر نوع دو قطبی‌سازی چه بین مردم و حاکمیت چه بین نسل‌ها یا جریان‌های سیاسی سمی برای جامعه است. من با جوانان زیادی گفتگو کرده‌ام؛ نگران فهم نسل جدید نباشیم نگران کلیشه‌ها و پیش‌فرض‌های خودمان باشیم. اگر این جان تازه‌ای که در ایران دمیده شده را جدی نگیریم ممکن است دوباره به همان تبعیدگاه درونی بازگردیم. این لحظه لحظه مشارکت همه‌جانبه است؛ مشارکت حکومت جامعه مدنی و نخبگان علمی برای ساختن آینده‌ای متفاوت.

شالچی: وقتی قهرمان بودن انتخاب نیست؛ تاب‌آوری و حماسه‌سازی ناخواسته ایرانیان در جنگ

در پایان این نشست وحید شالچی درباره تاب‌آوری جامعه در شرایط جنگ گفت: تاب‌آوری واقعی جامعه ما نتیجه تلاش‌های قهرمانان گمنامی بود که کمتر شناخته شدند. در طول این جنگ صاحبان کارخانه‌های صنایع غذایی با سختی‌ها خط تولیدشان را به سمت تأمین مایحتاج مردم تغییر دادند. کامیونداران اعتصابی با وجود حق‌طلبی‌شان برای دفاع از کشور کنار کشیدند. پزشکان و مسئولان بیمارستان‌ها بدون انتظار کمک خودشان وارد عمل شدند. حتی یک خانم ناشناس که در میدان قدس فعال بود، نمونه‌ای از این مردم فداکار بود. این رفتارها نشان‌دهنده بزرگی مردم ایران است. جامعه‌ای که هزاران سال پایدار مانده و در بحران‌ها به لایه‌های عمیق فرهنگ و تاریخ خود رجوع می‌کند.

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه در ادامه درباره ویژگی‌های مردم ایران و چالش‌های ناشی از جنگ گفت: ایرانی‌ها ذاتاً جنگ‌طلب نیستند جدا از نوع رژیم سیاسی که حاکم باشد اما عجیب این است که وقتی جنگ را انتخاب نمی‌کنیم گاهی ناچار به حماسه‌سازی می‌شویم. نسل امروز شاید اصلاً نمی‌خواست قهرمان باشد اما گویا قهرمان بودن خودش ما را انتخاب کرده است؛ چیزی نیست که بخواهیم به دست بیاوریم بلکه در موقعیت‌های سخت ناچار به آن می‌شویم.

وی یادآور شد: جنگ چالش‌های مختلفی ایجاد می‌کند از جمله ضرورت همبستگی اجتماعی مخصوصاً وقتی در موضع دفاعی و مقابله با استعمار قرار داریم. مثل فلسطینی‌ها که قهرمان بودن برایشان انتخاب نیست بلکه به آنها تحمیل شده است. علاوه بر این جنگ مشکلات اقتصادی متعددی مثل کمبود کالا، تورم، بیکاری و فقر را تشدید می‌کند. وقتی این مشکلات در بخشی از جامعه احساس فراموش‌شدگی و دیده نشدن ایجاد کند، همبستگی اجتماعی به خطر می‌افتد. بنابراین وجود شبکه‌های حمایتی و توجه دولت به اقشار آسیب‌پذیر برای حفظ تاب‌آوری و همبستگی حیاتی است.

شالچی درباره نابرابری اجتماعی و نقش هویت ملی در مقاومت جامعه توضیح داد: نابرابری اجتماعی ۲ بعد دارد؛ یکی اقتصادی که پیش‌تر مطرح شد و دیگری سیاسی-فرهنگی. برای اینکه جامعه بتواند مقاومت و ایستادگی کند باید همه گروه‌ها احساس کنند در روایت رسمی جامعه و دولت حضور دارند و دیده می‌شوند. این یک اصل اساسی در سیاست‌گذاری فرهنگی در جهان است. مثلاً در تبلیغات شرکت‌ها در غرب، حتی در کوچک‌ترین کسب‌وکارها دقت می‌کنند تصویری ارائه دهند که اقشار و گروه‌های مختلف در آن خود را ببینند و احساس تعلق کنند.

ما هم باید این همبستگی اجتماعی را به همین شکل حفظ کنیم؛ البته هر پدیده اجتماعی مخاطرات و چالش‌های خودش را دارد و دغدغه اصلی ما تداوم و تعالی این همبستگی است. پشت این همبستگی، مفهومی از هویت نهفته است که پایه‌های دولت-ملت را شکل می‌دهد. ما باید به درکی از هویت برسیم که همه ایرانیان را در بر بگیرد و هیچ گروهی احساس بیرون ماندگی نکند.

دوره جنگ دوره سختی است که همه اقشار، از کودکان تا سالمندان با درد و رنج مواجه‌اند اما زندگی ادامه دارد و معنا هم از دل همین درد و لذت شکل می‌گیرد. تجربه‌ای که من در بیمارستان طالقانی دیدم جایی که مجروحان حمله اوین بستری بودند، نشان می‌دهد چگونه دردها و روایت‌های تلخ مردم را کنار هم جمع کرده است؛ جایی که دشمن همه را هدف می‌گیرد، نه فقط گروه خاصی.

بازخوانی تاریخ ایران؛ پذیرش همه ابعاد تاریک و روشن

استاد جامعه‌شناسی دانشگاه علامه طباطبایی درباره مفهوم پیچیده ایران به‌ عنوان نماد وحدت ملی توضیح داد: ایران که دال مرکزی وحدت ماست، یک پدیده چند هزار ساله و پیچیده است اما این پدیده می‌تواند بی‌معنی شود اگر به ‌صورت انتزاعی و یک‌سویه به آن نگاه کنیم؛ یعنی وقتی هر گروهی تلاش کند ایران را فقط نمایانگر منافع و دیدگاه خودش بداند و دیگران را حذف کند. این اتفاق در دوره معاصر به ‌ویژه در دوره پهلوی اول رخ داد و منجر به درک ناقص و یک ‌بعدی از ایران شد که بخش‌های مهمی از هویت تاریخی و فرهنگی مردم مثل دین و تنوع قومی در آن نادیده گرفته شد.

وی درادامه افزود: این مدل یک ایران میان‌تهی و دور از واقعیت تاریخی و فرهنگی جامعه ما ایجاد کرد که نمی‌تواند نقش نجات‌بخش خود را ایفا کند. ایران باید تمامیت معنایی و ایده‌آل‌هایش را حفظ کند؛ یعنی تصویری جامع از هویت که همه اقوام، زبان‌ها و باورها را در بر گیرد و میان هویت ملی و دینی یا قومی تقابل نباشد.

متأسفانه در طول تاریخ معاصر این دوگانگی‌ها چه در دوره پهلوی و چه پس از انقلاب به شکل تعمدی یا ناخواسته ادامه یافت و انرژی و توان جامعه را تخلیه کرد. ایران واقعی، تاریخی و فرهنگی ما جایی است که فارس و ترک، عرب و سایر اقوام کنار هم زندگی کرده‌اند و این تنوع و همزیستی باید اساس هویت ملی ما باشد. خوانش‌های ایدئولوژیک و سیاسی از تاریخ ما نباید باعث شود بخش‌های درخشان و تاریک تاریخ را نادیده بگیریم بلکه باید همه آن‌ها را پذیرفته و از آن‌ها درس بگیریم. اگر بخواهیم تاریخ را فقط از زاویه شکست‌ها ببینیم، مثل این است که به کل مسیر تاریخی خود کم‌توجهی کنیم. مثلاً ما در برابر روسیه شکست خوردیم اما این شکست به بیداری و آگاهی جامعه ما منجر شد.

شالچی در ادامه گفت: روایت تاریخی ما گاهی بسیار محدود و کوتاه‌مدت است در حالی که ایران کشوری با هزاران سال تاریخ و فرهنگ پیچیده است. ایرانیت ما ترکیبی است از هویت باستانی آریایی، اسلام میانی، تشیع و تجارب مدرن است. ممکن است هر فردی به بخشی از این فرهنگ بیشتر علاقه‌مند باشد اما مهم این است که کل این فرهنگ و هویت را بپذیریم و از تقلیل آن به بخش‌هایی که باعث حذف دیگران می‌شود، پرهیز کنیم چون این موضوع تهدیدی برای همبستگی اجتماعی ماست. ایرانیت شامل دین، موسیقی و فرهنگ متنوعی است که همه ما باید در برابر آن احترام بگذاریم.

وی در پایان یادآور شد: در شرایطی که ایران در چهار راه جهان قرار دارد، داشتن نیروی نظامی قوی ضروری است اما این تنها بخش ماجرا نیست؛ جامعه باید آماده حماسه و حمایت از نیروهای نظامی باشد و احترام به سرباز و لباس سربازی حفظ شود. بنابراین برای حفظ تمامیت سرزمینی باید تمامیت مفهوم ایران را به ‌رسمیت بشناسیم با همه پیچیدگی‌ها و تنوع‌هایش. این ایران است که توانسته خانه و هویت همه ما باشد.

source

sar-khat.ir

توسط sar-khat.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *