کد خبر : 2072415 |
05 مهر 1403 ساعت 13:27 |
31.1K بازدید |
38
دیدگاه
زنوزی آن موقع بود هر سال قهرمان میشدیم
به تمرین برگشتم اما دیدم دیگر حرمتها شکسته و متاسفانه آقای مهاجری فراموش کرده که من فصل قبل در شرایطی پشت ایشان مانده بودم.
به گزارش “ورزش سه”، مهدی کیانی، کاپیتان باسابقه تیم تراکتور، سالهای طولانی در فوتبال تبریز حضور داشت و به نماد باشگاه تراکتور تبدیل شده بود. اما سرانجام در ۳۸ سالگی از جمع سرخپوشان تبریزی کنار گذاشته شد و در حالی که انتظار یک انتقال لیگ برتری برای او وجود داشت، تصمیم گرفت به خیبر خرمآباد در لیگ دسته اول ملحق شود.
این انتقال با صعودی تاریخی به لیگ برتر همراه شد که خرمآباد را به سطح اول فوتبال ایران رساند، اما با این حال کیانی در فصل جدید از جمع بازیکنان اصلی و حتی ذخیره خیبر کنار گذاشته شد و در نهایت نیز در ساعات پایانی نقل و انتقالات قرارداد خود را با این باشگاه فسخ کرد.
کیانی حالا در اولین گفتوگوی خود بعد از اتفاقات و حواشی چند روز اخیر، توضیحات کاملی را در مورد علت کنار گذاشته شدن از سوی رضا مهاجری به زبان آورده است. این گفتوگو را بخوانید:
* در ابتدا دوست دارم بگویی که اصلا چرا به خیبر آمدی؟
من سال قبل پیشنهاد لیگ برتری با شرایط مالی بهتر داشتم، اما با جلسهای که با آقای دکتر عبدی و آقای کمالوند برگزار کردیم، به خیبر آمدم تا دین خودم به مردم لک و لر را ادا کنم. بسیاری به من میگفتند به خیبر نرو اما من به احترام مردم آمدم. در ابتدا شرایط خیلی خوب نبود اما با مدیریت باشگاه و اتحاد بازیکنان، تیم به لیگ برتر آمد و افتخاری برای همه همتیمیها و باشگاه شد.
* عملکرد خیلی خوبی هم داشتی.
همه میدانند من سال قبل با عضله پاره و مینیسک لهشده برای خیبر بازی میکردم. من ۶ میلیمتر پارگی عضله داشتم و پزشکان میگفتند نباید بازی کنی اما من به حرمت نان و نمکی که با هواداران خورده بودم، با غیرت پای تیم ماندم. با تمام احترامی که برای آقای مهاجری قائلم سال قبل تمام فشار تیم روی من بود و زمانی که اتفاقی رخ میداد، تمام بازیکنان با من در میان میگذاشتند و من هم به احترام آقای دکتر عبدی، مدیریت و مربی با تمام وجود جنگیدم.
* حالا برسیم به ماجراهای این فصل. فکر میکنم اصلا در تمرینات پیش فصل حضور نداشتی؟
من با باشگاه قرارداد داشتم اما در پیشفصل دیدم تمرینات تیم شروع شده اما با من هیچ تماسی نداشتند. ۱۵-۲۰ روز از تمرینات گذشت و من به آقای عبدی پیام دادم گفتم من در جریان نیستم که شما من را میخواهید یا من پیشنهاداتم را بررسی کنم. ایشان به من گفتند از باشگاه تماس میگیرند و بروید یک جلسه با آقای مهندس ناصر [مدیرعامل باشگاه] و آقای مهاجری داشته باشید. من به احترام آقای عبدی و هواداران به خرمآباد رفتم و در جلسه شرکت کردم و پرسیدم دلیل این اتفاقات فنی است یا موضوع دیگری در میان است؟ پاسخی که من شنیدم خندهدار بود؛ گفتند ما هر جا میرویم میگویند پارسال مهدی کیانی همهکاره بوده و تیم را جمع کرده است.
* خب مشکل کجا بود؟
من به آقای مهاجری گفتم اگر من دخالتی میکردم یا گاها به بازیکنان گیر میدادم، به خاطر چارچوب تیمی بود نه به خاطر منافع شخصی خودم. به ایشان گفتم اگر شما ناراحت بودید، من را کنار میکشیدید و میگفتید دخالت نکن و من خودم تمام کارها را انجام میدهم؛ چرا حالا که همه چیز به خوبی تمام شده و تیم به لیگ برتر آمده این حرفها را میزنید؟ من هیچوقت و در هیچ تیمی دنبال منافع خودم نبودم و برای منافع تیم جنگیدم.
* و سرانجام به تیم برگشتی.
باز هم با صحبتی که با آقای دکتر عبدی داشتیم، من به تمرین برگشتم اما دیدم دیگر حرمتها شکسته و متاسفانه آقای مهاجری فراموش کرده که من فصل قبل در شرایطی پشت ایشان مانده بودم. این شرایط برای من که با تمام وجود و با عضله پاره برای تیمم تلاش کرده بودم، واقعا ناراحتکننده بود، اما به احترام هواداران هیچ مصاحبهای نکردم و ماندم. با این حال روز آخر به من زنگ زدند و گفتند بیا فسخ کن. واقعا ناراحت شدم که زودتر به من اطلاع ندادند اما باز هم به احترام دکتر عبدی و مردم لرستان قراردادم را فسخ کردم و فعلا ماندهایم تا ببینیم خدا چه میخواهد. این رفتار با من، کوروش ملکی و برخی بازیکنان دیگر واقعا درست نبود.
* هواداران هم واقعا به تو علاقه داشتند.
خیبر در سالهای قبل انواع و اقسام حواشی را داشت، اما پارسال بازیکنان به احترام ما و دکتر عبدی بهترین رفتار را داشتند. خدا شاهد است بازیکن پیش من میآمد و میگفت اگر تو اینجا نبودی، تا حالا پنج بار دعوا کرده بودم. در هر صورت هر تیمی نیاز به بزرگتر دارد. من اگر دنبال خودنمایی بودم در سپاهان و تراکتور میماندم اما ناراحتم چون از خانوادهام و خیلی چیزها گذشتم و به خیبر آمدم اما تیم که بالا آمد، خیلی چیزها فراموش شد.
* صادقانه از رضا مهاجری گله داری؟
من واقعا از آقای مهاجری ناراحتم. من خالصانه برای خیبر جنگیده بودم. هیچکس در تاریخ فوتبال با عضله پاره بازی نکرده بود، اما من در شرایطی که باید چهار ماه استراحت میکردم، به فیزیوتراپی میرفتم و با آمپول برای تیم بازی میکردم. البته باید تاکید کنم که واقعا ناراحتم که در هفته پنجم آقای مهاجری برکنار شود اما این اتفاق برای من قابل پیشبینی بود. من واقعا دوست داشتم امسال هم کنار تیم باشم و کمک کنم اما نمیدانم چه مشاورهای به ایشان دادند که منجر به این اتفاقات شد. من در ابتدای فصل از یکی دو تیم لیگ برتری و چند تیم لیگ یکی پیشنهاد داشتم، و الان هم پیشنهاداتی هست اما فعلا تمریناتم را به صورت انفرادی دنبال میکنم تا ببینم چه پیش میآید.
* الان 38 سال داری و به نظر میخواهی همچنان ادامه بدهی.
خدا را شکر من سالم زندگی کردهام و حتی زمانی که در تراکتور بودم هم حقم بود خیلی بیشتر بازی کنم، اما متاسفانه بازیکنانی آورده بودند که حتما باید بازی میکردند و به ما بازی نمیرسید. البته من در آن مقطع هم به احترام آقای زنوزی صحبتی نکردم. الان هم نمیخواهم از خودم تعریف کنم اما فکر میکنم راحت میتوانم ۲-۳ سال دیگر فوتبال بازی کنم. امیدوارم این اتفاق رخ بدهد اما اگر هم اینطور نشد، باز هم خدا را شکر میکنم که در ۳۸ سالی که از خدا عمر گرفتم با تمام وجود برای تیمهایی که در آن بازی کردم، جنگیدم و خاطره خوبی به جا گذاشتم.
* در مورد جدایی از تراکتور زیاد صحبت نکردی، چه شد که از تیم محبوبت رفتی؟
من زندگی و جوانی خودم را برای تراکتور گذاشتم. من در سالهای اول حضورم در این تیم از تیمهای خارجی و داخلی پیشنهادات خیلی خوبی داشتم اما قلبا دوست داشتم تا آخر فوتبالم در تراکتور ادامه بدهم. بازیکنانی بودند که به خاطر ۵۰ میلیون بیشتر تراکتور را رها میکردند و میرفتند اما من پای آن پیراهن که ناموس ورزشی من است، ماندم. قبل از حضور آقا زنوزی، من پولهایی را که میگرفتم، بین بازیکنان جوان که مشکل داشتند، تقسیم میکردم تا به آنها کمک کنم. من از همان ابتدا پشت بازیکن و مربیام بودم. در آن مقطع هم شرایط برای ادامه همکاری فراهم نبود و من به تصمیمشان احترام میگذارم.
* در مورد تیم فعلی چه نظری داری؟
به آقای زنوزی دست مریزاد میگویم که پشت تیم ایستاده و هزینه میکند و واقعا همه باید قدردان ایشان باشند. اگر امکاناتی که الان در اختیار تراکتور است، در دورهای که من و محمد ایرانپوریان و محمد ابراهیمی و… بودیم وجود داشت، ما هر سال قهرمان میشدیم، اما آن زمان نه زمین تمرین خوب داشتیم و نه پول به موقع به بازیکن میرسید. با آمدن آقای زنوزی شرایط مالی و امکاناتی باشگاه تراکتور خیلی بالا رفته است.
* بعد از خداحافظی به مربیگری فکر میکنی؟
تمام مربیان و مدیرانی که من با آنها کار کردهام، میگفتند تو همانطور که یک کاپیتان و بازیکن خوب در زمین بودی، میتوانی یک مربی خوب هم باشی. امیدوارم خدا کمک کند و بتوانم وارد این مسیر شوم و به جوانهای بااستعدادی که شرایط مالی خوبی ندارند، کمک کنم تا وارد فوتبال شوند و به اهدافشان برسند و افتخارآفرینی کنند.
source